رسید فصل بهار و بهار ما نرسید بهار عمر گذشت و نگار ما نرسید کجاست مرهم غم‌های بی‌شمار علی دوای زخم دل داغ‌دار ما نرسید به شوق دیدن رویش به صبح خیره شدیم چقدر خیره شدیم و سوار ما نرسید چقدر چله گرفتیم تا ببینیمش ولی به منزل مقصود بار ما نرسید هزار حرف مگو بین سینه بود و کسی به داد این دل بیمار و زار ما نرسید چقدر گریه نوشتیم پای غربت او چقدر گریه نوشتیم... یار ما نرسید :: فدای گریه‌ی آن مادری که می‌فرمود: دو قطره آب به این شیرخوار ما نرسید ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9