(ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ از صداي نفس نفس زدنت همسر تو چقدر شاكي بود شده پيراهن تنت تازه مثل آن چادري كه خاكي بود تا صداي غريبي‌ات نرسد با كنيزان خانه كف ميزد ناله‌اي از مدينه فاطمه و ناله‌اي حيدر از نجف ميزد و كنيزي كه آب آورد و تو به يادِ هلال افتادي همسرت كاسه را شكست و سپس تشنه مثل حسين جان دادي در ميانِ تمام معصومين در مقاتل مُوَرخان ديدند در عزاي حسين و تو تنها دشمنان كف زدند و رقصيدند پيكر تو ز  پشت بام افتاد ولي آقا به خون نشسته نشد به لبِ پلّه خورد لب‌هايت ولي دندان تو شكسته نشد چقَدَر خوب وقت تدفينت سهم قبرت به‌جز گلاب نشد و از آن بهتر اينكه در يك طشت سَرَت آلوده‌ی شراب نشد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ هرجوری میخوای روضه رو ادامه بدی میبینی ختم به حسین میشه... آخه تو حجره‌ی در بسته هی صدا میزد جگرم میسوزه، یکی از این کنیزا ظرف آبی برداشت برا آقا ببره، اون نانجیبه تا دید ظرف آب رو ازش گرفت؛ برا کی داری آب میبری؟ گفت مگه نمیشنوی این آقا داره میگه جگرم میسوزه!؟ کنیزا رو جمع کرد دور حجره؛ کَف میزدن، هلهله میکردن، صدای غریبی آقا به کسی نرسه. الان یاد چی افتادی... یاد اون لحظه‌ای که هلال میگه دیدم آقام تو گودال افتاده، این لب‌ها مثل دوتا چوب خشک شده داره به هم میخوره. ظرف آبی برداشتم برا آقام آب ببرم، اما دیدم اون نانجیب داره از گودال بیرون میاد.... حسین.... ـــــــــــــــــــــــــ از "شهید محسن حجی" برات بگم؛ مادرش میفرمود اصلا غصه نمیخورم برا پسرم، میدونم جاش خوبه، به آرزوش رسید. اما یه چیزی داره منو اذیت میکنه... گفتم چیه مادر؟ گفت آخه عکسش‌و دیدم، تو عکس دیدم لباش خشک شده... نمیدونم لحظه‌ی آخر آب بهش دادن یا نه... اگه خوب گوش بدی صدا مادر حسینم داره میاد: " بُنَیَّ قَتَلوکَ ذَبَحوکَ وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ..." حسین..... ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝