▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#مجلس ختم مادر
#روضه مادر سالگرد(هفتم چهلم
#روضه اززبان دختران
#گریز شب دوم محرم
بسم الله الرحمن یا رحیم
یا رحمن یا رحیم
یا فاطِمَةَ الزَّهْراَّءُ یا بِنْتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ یا سَیِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکِ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهتاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْی لَنا عِنْدَاللّهِ
♦️قلبم شده رنجور زهجران تومادر
♦️فکرم شده این گونه پریشان تو مادر
♦️هر لحظه کنم ارزوی روی تو افسوس
♦️دستم شد کوتا زدامان تومادر
🔻بله زمانی دستت ازهمه جا کوتا میشه که بدن نازنین مادر را به خاک سپردید
⬅️امانمی دانم بچه های مرحومه (یا،دخترخانم های این مادر)کجای مجلس نشسته اید شما مدت یک ساله جای خالی مادر احساس می کنید به خدا قسم هیچ کس جای مادر را برای شما نمی گیرد اما نمی دونم دختر(یا دخترهای ) مرحومه برای کدام خاطره مادر اشک می ریزید تنها خاطره به یادماندنی مادر می دونید چیه چادر نماز است که همیشه یاد دختر است هیچ وقت یاد دختر نمی ره اما یک شعر اززبان حال شما را بگم
🔸همی نالم که مادر دربرم نیست
🔻باید هم ناله بزنید چون جای مادر و خواهر دربین شما خالیست دوعزیز از دست دادید
🔸صفای وسایه او برسرم نیست
🔸مرا گر دولت عالم ببخشند
🔸برابر با نگاه مادرم نیست
⏪مادري كه يك عمر نگران بچه هاش بوده...
مادري كه يك عمر دعا گوي بچه هاش بوده...
آي جوني كه مادر داري ، هر موقع گرفتار شدي ، بگو مادرت برات دعا كنه.
دعاي مادر چيه؟؟؟
وقتي نماز ميخونه، همه دعاي مادر براي بچه هاش اينه...
الهي بچه هام سلامت باشن...
الهي بچه هام خوشبخت باشند..
قربون دعا كردنت مادر جان...
قربون دل مهربونت مادر جان...
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر روح این مادر ودخترشان ازاین مجلس و محفل فیض ببرد درشب دوم محرم قرار داریم
گریزی هم درایت خصوص داشته باشیم
مثل فردایی یعنی روز دوم محرم
کاروان حسینی به سرزمین کربلا رسیدن ابی عبدالله فرمودند
نام این سرزمین چیه؟
عرضه داشتند آقاجان
به این سرزمین قاضریه میگن..
آقا فرمود آیا این سرزمین نام دیگری هم دارد گفتند بله آقا جان
به این سرزمین نینوا هم میگن.اقا ابا عبدالله یکی یکی اسم ها را گفتند
اما ابی عبدالله هنوز به اسمی که میخواد نرسیده.
حضرت فرمودند آیا نام دیگه ای هم داره یانه؟آقا جان به این سر زمین کربلا هم میگن تا آقا نام کربلا را شنید صدا زد
اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ
(خدایا به تو پناه مىبرم از اندوه و بلا)
اینجا همون سرزمینیه که.
جدم رسول خدا بهم خبر داده بود.
از مرکبهاتون پیاده بشید همینجا منزلگه ماست...
اینجا همون جاییکه خون ما ریخته می شود
اینجا محل دفن ماست
🔸بار بگشائید کاینجا از عذاب
🔸میشود لبها کبود از قحط آب
مردم... اینجا همونجاییکه.است که
دستهای عباسم رو قطع میکنند.
اینجا همونجاییکه علی اکبرم قطعه قطعه میکنند...
اینجا همونجاییکه علی اصغرمو با تیر سه شعبه پرپر میکنند.
نميدونم وقتی خانم زینب کبری فهمید به کربلا رسیدند...
چه حالی پیدا کرد...
اومد کنار برادرش حسین صدا زد حسین جان..
نمی دونم چرا وقتی به این سرزمین رسیدیم.دنیای از غم وغصه به دل من نشسته حسین جان برادر مگر این جا کجاست.
🔸خواهرم زینب اینجا زمین کربلاست
آماده ای بگم یا نه...
امشب برات کربلات رو از آقا بگیری...
🔸خواهرم اینجا زمین کربلاست
🔸این زمین غصه و درد و بلاست
🔸خواهرم اینجا اسیرت میکنند
آماده باش زینبم...
🔸خواهرم اینجا اسیرت میکنند
🔸در همین ده روز پیرت میکنند
زینبم... طاقت داری بگم یا نه...
🔸می برن اینجا گلو و حنجرم
🔸پیش تو بر روی نی، آید سرم
یکدفعه صدای ناله ی خانم زینب کبری بلند شد...
چی میگی برادر..حسین جان
جلوی من از مردن حرف میزنی...
مگه نمیدونی..برادر من یک لحظه طاقت دوری تورا ندارم
زینب بدون تو برادر میمیره...
ابی عبدلله خواهر رو آروم کرد...
اصلا هر کجا زینب بی تاب میشد...
ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد...
دلداریش میداد...
اینجا یک جایی بود که زینبش رو آروم کرد...یک جای دیگر هم روز عاشورا بود که آقا می خواست بره میدان گفت خواهرم زینب خداحافظ من هم رفتم بی بی زینب فرمودند برادر خواهرت را تنها می گذاری اقا
فرمودند خواهرم زینب تازمانی که صدای تکبیر من می یاد بدان من هنوز زنده ام اما یک وقت دیدند صدای اقا به گوش نمی رسد
🔷همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔷ولی سالار زینب را ندیدند
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
۱۴۰۳/۴/۱۷