🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 امام حسین (ع) امام حسن(ع) حضرت عباس(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یارحمن ویا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ⬅️اجر و مزده شما برادران و خواهران و عزاداران با اباعبدالله انشاالله در هر گوشه ای ازاین مجلس ومحفل نشسته اید حاجت روابشید شفای همه مریض ها انشاالله روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند ♦️دارم اندر دل هوای کربلایت یا حسین ♦️تا کنم این جان ناقابل فدایت یا حسین ♦️من نه تنها واله و حیران به هامون غمم ♦️عالمی سرگشته داری مبتلایت یا حسین ♦️خود شهادت نامه ات امضا نمودی از وفا ♦️جان ما قربان عهد و وفایت یا حسین ♦️ما همه عاصی و بدکار و سیه روی، ای امام ♦️دست ما و دامن دولت سرایت یا حسین ⬅️حالا دلها اماده شد بریم کربلا به یاد ان لحظه ای که اقا ابا عبدالله فرمودند خواهرم زینب تازمانی که صدای تکبیر من می یاد بدان من هنوز زنده ام اما یک وقت دیدند صدای اقا به گوش نمی رسد 🔶همه از خیمه ها بیرون دویدند 🔶ولی سالار زینب(س) را ندیدند 🔶برون از قتلگه، بی راکب آمد 🔶به سوی خیمه ای، بی صاحب آمد 🔶یکی گفتا فرس کو نور عینم 🔶غریب کربلا بابا حسینم 🔶یکی از غم، گریبان چاک می کرد 🔶یکی خونش، به گیسو پاک می کرد 🔶یکی پوشاند، ز اشک خود زمین را 🔶یکی بر پشت، برگرداند زین را 🔶چراغ محفل طاها، سکینه(س) 🔶دو دست، از شدّت غم زد به سینه 🔶که ای گم کرده راکب، راکبت کو؟ 🔶چرا صاحب نداری، صاحبت کو؟ 🔶چرا از تیر دشمن، شسته بالت 🔶چرا خون خدا، ریزد ز یالت 🔶بگو ای پیکرت، گردیده صد چاک 🔶امید ما، کجا افتاده در خاک؟ 🔶تو صورت شسته ای، از خون مظلوم 🔶مرا دیگر، یتیمی گشت معلوم 🔶تو که، آتش فرو ریزی ز سینه 🔶بگو از راکب خود، با سکینه(س) 🔶چو خنجر، بر گلوی او نهادند 🔶به آن لب تشنه، آیا آب دادند؟ ⏪سکینه امد عنان ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه    دیدند ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند یک وقت ذوالجناح به سمت گودال قتلگاه حرکت کرد زینب  وکودکان پشت سر ذوالجناح  ای می دویدند ای به زمین می خوردند بلند می شدند تا رسیدند به تل زینبیه عزیزانی که کربلا رفتند میدوند تل زینبیه نزدیک قتلگاه است اما زبان حالی دارد بی بی زینب 🔶گلی گم کردم می جویم او را 🔶به هر گل می رسم می بویم او را 🔶گل من یک نشانی در بدن داشت 🔶یکی پیراهن کهنه به تن داشت 🔶اگر بینم گلم در خواب بوده 🔶به آب دیدگان می شویم او را ⏪یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس و محفل فیض ببرند ایام شهادت امام حسن مجتبی (ع) است گریزی هم به روضه امام حسن وحضرت عباس (ع) داشته باشیم همه امواتمان فیض ببرند آی حاجت دارا..آی ناله دارا..آی جوون دارا..آی مریض دارا... یه لحظه دلتو ببرم مدینه... (کدوم لحظه رو یاد کنم) 🔰لحظه ای که امام حسین نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن.. چه صحنه ای دید.. شروع کرد ناله زدن.. (دشتی) ◼️برای تو دلم دارد بهانه ◼️گرفت از آه من آتش زبانه ◼️به زیرلب‌حسین‌اینگونه میگفت ◼️الهی دفن می گشتی شبانه 🔆صدا زد داداش.. دیگه به خودم عطر نمیزنم.. دیگه محاسنمو خضاب نمیکنم... آخ..غارت زده به کسی نمیگن که اموالشو به غارت برده باشن .. غارت زده به منه غریبی میگن... که مثل تو برادر رو باید تو خاک بگذارم.. امان از دل حسین ع..،2 اما آی کربلائیا..آی ناله دارا...آی آبرو‌دارا.. دلتو‌ یه لحظه ببرم کربلا.. (چی میخام بگم..) میخام بگم.. اینجا امام حسین تیرهارو از بدن برادرش حسن بیرون کشید.. ناله کرد...گریه کرد... (اما دلت کربلاست..) تو کربلا هم ناله زد... لحظه ای که اومد کنار نهر علقمه.. آخ نشست کنار بدن ابالفضل.. صدا زد.. 💔"«الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی»" 💔کمرم شکست داداش.. ⏪ داداش..امیدم نا امید شد.. داداش پاشو رقیه ام تو خیمه منتظره.. پاشو رباب منتظره.. پاشو عباسم...نزار خواهرمون زینب اسیری بره..... هر چقدر ناله داری به سوز جگر امام حسین کنار بدن برادر.. از سویدای  دل ناله بزن بگو.. .. الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا مداح احمد بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 1403/5/24