کنج حیاط خانه تابوت کیست امشب؟ لرزید شانه‌هایش بابا گریست، زینب! با چشم خویش دیدم بغضش شکست بابا وقتی که باز در را آهسته بست بابا زینب بیا بپرسیم شاید حسن بداند شاید که ماجرایی از این کفن بداند! دیشب مگر نمی‌گفت، مادر که خوب خوبم؟ جارو بیار و بگذار تا خانه را بروبم امشب سکوت خانه سنگین‌تر از همیشه‌ست دار و ندار ما، آه انگار رفته از دست نگشود چشم، مادر بابا هر آنچه رو زد زینب تو هم صدا کن شاید دلش بسوزد! ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝