-،کوتاه 😭😭😭😭 خسته از یک فراق سنگینم ای مدینه دوباره غمگینم غصه ای بی حساب دارم من پرسشی بی جواب دارم من پسر شیرم که میر لشکر بود آیه ای از وجود حیدر بود او که آب آور خیامش بود آسمان محو احترامش بود او که نامش شراره می افروخت دشمن از تیغ و بازویش می سوخت چه شد از روی مرکبش افتاد دور از چشم زینبش افتاد چه کسی دست از تنش انداخت چه کسی تیر کین سویش انداخت چه کسی لطمه بر وجودش زد چه کسی از قفا عمودش زد او که همواره درد دین می خورد از چه با صورتش زمین می خورد باورم نیست بی قمر شدنم باورم نیست بی پسر شدنم محمد مبشری ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝