گر چه غریبه ام به همه آشنا ترین من یاس حیدرم که شکسته شداین چنین بالا نشین عرشم و با کعب نیزه ها در کوچه های شام بلا خورده ام زمین من بارها ز داغ سر روی نیزه ها از صدر ناقه های جفا آمدم به زین از آتش ندامت کوفه شده عیان آن خطبه های کوفه ی من بوده آتشین بااین همه کبودی وزخم ودل کباب دارم منم رسالت عظمی برای دین شدقامتم خمیده وگیسوی من سپید از ناله های العطش طفل مه جبین بعد از وداع آخر وآن بوسه بر گلو با گریه های روز وشبم گشته ام قرین حالا میان بستر پرواز من شده این روضه ها قرار نفس های آخرین از خاطرم نرفته حسین مرا زده باهر چه داشت در ید خود دشمن لعین علی مهدوی نسب ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝