روضه/حضرت رقیه محمدرضا بذری اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ صل الله علیک یا مظلوم یا ابا عبدالله اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ پا به پای این نیزه به هرجا رفته کارش عشق است که با آبله ی پا رفته در دلش آتش کوچه پی مولا رفته چقدر غربت این بچه به زهرا رفته هرکه میدید قدش را به لبش زمزمه بود میشود سن کمی داشت ولی فاطمه بود در سرش شوق وصال پدرش را دارد بوسه هم از لب او دردسرش را دارد بنت زهراست بدانید جگرش را دارد اشک او اشک یتیم است اثرش را دارد سرشب در دل او نور امید آمدو گفت ماه را دیدو به تاریکی شب زل زدو گفت *دل بده شب تاریک خرابه سحرم می آید عمه جان چشم تورو روشن پدرم می آید دخترش هستمو از او باخبرم می آید اشک شوق است به چشمان ترم می آید تا که او هست محال است مرا غم ببرد تازه او گفته قرار است مرا هم ببرد میشود عمه مرا باز تو دوردانه کنی تومرا ناز ترین دختر ویرانه کنی نظر لطف به بالو پر پروانه کنی شدنی بود اگر موی مرا شانه کنی دختر فاطمه ای و فاطمه را یاری کن تا نبیند پدرم موی مرا یاری کن پدرم را که ببینم گله را می گویم درد جاماندنه از قافله را می گویم گله ی پای پره از آبله را میگویم خنده ها کرد به من حرمله را میگویم گله ها دارم از آن دست که احساس نداشت وای از آن روز که این قافله عباس نداشت گفت سر آمده ترسیدم و نشناختمت گفت بابامی و بوسیدمو نشناختمت چشم من تار شده دیدمو نشناختمت به کجا رفته سر اینقد پر از گردی تو یک شبه اینهمه تغییر چرا کردی تو *وای وای از قتلگاه بدم میاد چکمه سیاه بدم میاد از اونی که آتیش زده به خیمه گاه بدم میاد از هرچی جنگ بدم میاد از چوب و سنگ بدم میاد خدا میدونه چقداز کوچه ی تنگ بدم میاد آخه کی از فحش و کتک خوشش میاد از موی سوخته و لب ترک ترک خوشش میاد حالا تو از موی سرم خوشت میاد از اینکه دست دراز کنن به معجرم خوشت میاد از ساربون بدم میاد از رد خون بدم میاد چندروزه حتی از تنور از بوی نون بدم میاد از بوی دود بدم میاد من از حسود بدم میاد از اونی که پیروهنتو دزدیده بود بدم میاد فکر نکنم خوب بشه این کبودیا چقد بدم میاد من از محله ی یهودیا حالا تو از زیر چشام خوشم میاد حالا که دندون ندارم از خنده هام خوشت میاد حالا تو از موی سپید خوشت میاد از اینکه زانو بزنم پیش یزید خوشت میاد من از طناب بدم میاد ازاضطراب بدم میاد از خنده های حرمله جون رباب بدم میاد از شهر شام بدم میاد از ازدحام بدم میاد به قسمت سکینه از بزم حرام بدم میاد به جون تو از خیزرون بدم میاد از این که تو جمع عمه رو بدن نشون بدم میاد حالا تو از اشکم عزیز خوشت میاد این که اینا به دخترات بگن کنیز خوشت میاد عمو کجاست یعنی عمو خوشش میاد از اینکه میخورم زمین جلو عدو خوشش میاد *بابابابا بابا خواستم تا که دهی پروازم دست بر گردن تو اندازم دیدم اینکار به دست من نیست چون سرت هست ولی گردن نیست🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش