🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍁
🍁🍂🍁🍂🍁
🍂🍁🍂
🍁
🍃
حکایت یک حمّال🍃
حضرت آیت الله ناصری میفرمودند:
زمانی که در نجف بودیم، یک حمّالی در آنجا بود، اخلاق عجیبی داشت، انسان بزرگی بود و حرفهای بزرگی هم میزد.
همین حمّال یک روز که از یکی از محلات نجف اشرف عبور میکند، در همان محله بچهای کوچک همراه مادرش به پشت بام برای پهن کردن لباس رفته بود،
متاسفانه تا مادر از او غفلت میکند، بچه از بالای بام سقوط میکند.
تمام اطرافیان حیرت زده به بچه نگاه میکنند، تا اینکه همین آقا دستهایش را بلند میکند و میگوید: "خدایا نگهِش دار (نگه دارش).
کودک به آرامی پس از گفتن این حرف، با اینکه معلق بین آسمان و زمین است، به پایین میآید.
مردم دور ایشان جمع میشوند.
آقا چه شد؟
شما که هستید؟
جواب میدهد:
من همان حمال خودتان هستم! پرسیدند: چگونه به این مقام رسیدی؟
گفت:
فقط تا حال هرچه خدا گفته، بنده گفتم چشم.
حالا بنده یک چیزی گفتم، و خدا گوش داد و دعایم را مستجاب کرد.
#نوایش
#کتاب_صوتی
🍁
🍂🍁🍂
🍁🍂🍁🍂🍁
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
@navayesh