38 يا مَنْ‏ ذِكْرُهُ‏ حُلْو ؛ به نام خدایی که یادش شیرین است. سلام عرض می‌کنم خدمت شما معلمان عزیز. جلسه سی و هشتم که با موضوع «ذکرهای نماز» در خدمت شما هستم. هفتمین ذکری که از نماز با هم دوره می‌کنیم‌ ذکر « حَوقَله » است. یعنی ذکر « لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه » مستحب است که وقتی مؤذن اذان می‌گوید، جملات اذان را حکایت کنیم، یعنی همان جملات رو بعد از مؤذن بگوییم و وقتی به « حَیَّ عَلَی الصَلاةِ ، حَیَّ عَلَی الفَلاحِ ، حَیَّ عَلَی خَیرِ العَمَل » رسید، چون این ها ذکر نیستند و تشویق به نماز هستند به جای اینکه این جملات رو تکرار کنیم بگوییم « لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه » در تعقیبات نماز هم این ذکر آمده است ؛ مثلاً در تعقیب نماز صبح آمده و داخل نماز هم وقتی ما بعد از سجده دوم می‌خواهیم بایستیم، می‌گوییم « بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ اقُومُ وَ اقْعُدُ » یعنی من از خودم نیرو و توانایی ندارم برای ایستادن و نشستن، از خدا کمک می‌گیرم و خدا این نیرو را به من می‌دهد. امیرالمؤمنین علیه السلام این ذکر را این‌گونه تفسیر کردند که « لا حَولَ لَنا عَن مَعاصِي اللّهِ إلّا بِعِصمَةِ اللّهِ وَ لا قُوَّةَ لَنا عَلى طاعَةِ اللّهِ إلّا بِعَونِ اللّهِ » هیچ حائل و فاصله و مانعی بین من و گناه نیست من نمی‌تونم خودم را از گناه نجات بدهم مگر اینکه خدا من را نگه دارد. و هیچ توان و نیرویی نداریم بر عبادت و اطاعت خدا، مگر به یاری خود خدا. این جمله بیان توحید افعالی است یعنی همه کاره عالَم خداست. هیچ برگی از درخت نمی افتد، هیچ الکترونی در اتم حرکت نمی‌کند و هیچ کهکشانی در آسمانها حرکت نمی‌کند مگر اینکه خدا نیرو و توانش رو به اونها بدهد. چاقو نمی‌برد، مگر اینکه خدا بخواد. حضرت ابراهیم علیه السلام چاقو را به گلوی پسرش می‌کشید، نمی بُرید گفت : ای چاقو ! چرا نمیبری؟ گفت : ابراهیم خلیل می گوید : ببُر و خدای جلیل می‌گوید : نبُر. « اَلْخَليلُ يَأْمُرُني بالْقَطْعِ وَالْجَليلُ يَنْهاني » منِ چاقو اراده ام در طول اراده خداست بدون اراده خدا نمی توانم ببُرم. آتش کارش سوزاندن است مگر اینکه خدا نخواهد. آتش بزرگ نمرود حتی مژه های چشم حضرت ابراهیم را هم نسوزاند. خداوند بهش فرمود « يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلى‌ إِبْراهِيمَ » ای آتش سرد و سلامت باش بر ابراهیم. آب رفع تشنگی می‌کند مگر این که خدا نخواهد. شخصی رو به روی امام حسین علیه السلام قرار گرفت و گفت : ای حسین! این آب بر چرندگان و درندگان مباح است ولی از آب فرات به تو و خانواده ات حتی یک قطره هم نمی‌دهیم. امام حسین علیه السلام او را نفرین کرد، خدایا او را با تشنگی از این دنیا ببر. « اَللّهُمّ اَمِتْه عَطشاناً » هرچه آب می‌خورد، می‌گفت باز هم تشنه ام یعنی آب از او رفع تشنگی نمی کرد. شکمش پر از آب شد و هلاک شد. « لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه » یعنی اینکه انسان توجه داشته باشد که اسباب ظاهری که خداوند در دنیا قرار داده است، باعث نشود که انسان از مُسَبّبُ الاَسباب غافل شود. تمام اسباب در طول اراده خداوند هستند. اگر خداوند نخواهد این اسباب نمی توانند اثرگذار باشند و به همین خاطر است که ما در نمازمان می‌گوییم « ایاک نستعین » یعنی خدایا من تو را همه کاره می دانم و به همین خاطر از تو استعانت و یاری می طلبم.