[همسرشهید🌹]
••🍁من اصلا فکر شهادت ایمان را نمیکردم.
وقتی از رفتن گفت فقط یک بار گفتم:"میشود نروی؟الان تازه عروسی کردیم.."
گفت:"الهه هر دلیلی آوردن برای نرفتن یک جور توجیه کردن است.
مدام یک شعری میخواند؛
میگفت:"ما گر ز سر بریده میترسیدیم؛
در محفل عاشقان نمیرقصیدم..."
شهید دوماه بعد از دامادیش به شهادت رسید.
شهید مدافع حرمی که هم در سوریه دفن است هم در ایران
- گاهی زندگی انسان آنقدر کوتاه است که گویا شبیه یک خواب خوش است و وقتی از خواب بیدار می شود تازه متوجه می شود که چه شده و چه بر سرش آمده، و گاهی آدمهایی در زندگی ما می آیند و می روند که وقتی رفتند ما باید یک عمر صبح و ظهر و شب فقط با خیالشان سر کنیم .
در سوریه ایمان به دوستانی که مداحی میکردند میگه برایم روضه حضرت ابوالفضل بخونید و بهشون میگه برایم دعا کنید؛ اگر قرار هست شهید بشم یا به روش آقا ابوالفضل یا به روش سرورمون آقا امام حسین یا به روش خانم فاطمه زهرا. ایمان به سه روش شهید شد: دستی که عبارت یا رقیه روی اش نوشته شده بود مثل آقا ابوالفضل، قسمتی از گردنش مثل سرورمون آقا امام حسین و قسمت اصلی جراحت ایمان پهلو و شکم بود؛ مثل خانم فاطمه زهرا. که بعد از برگرداندن پیکر مطهرش متوجه میشوند یک قسمت از بدنش جا مانده که آن را همان جا در سوریه تپه العیس دفن میکنند؛ یعنی یک قسمت از وجود من در خاک سوریه جا ماند.
🌹🌹السلام علیک یا ثارالله🌹🌹