سلام. طبق وعده ی پیشین به اهالی کوچه ی رندان ،نظرتان را به این مناظره ی جالب جلب می کنم: سیمین بهبهانی غزلی داردبامطلع( من اگرکافرو بی دین............) میثم صفرپور که با محتوای شعر مخالف بوده، در جواب سیمین بهبهانی جوابیه می سراید. سپس صادق.ع به دفاع از سیمین بهبهانی شعر جوابیه ای می نویسد، و در پایان امیرحسین اکبرپور(هابیل) دعوا را خاتمه می دهد. یادآوری مهم:(اکثر سایت ها جوابیه ی میثم صفر پور را به مقام معظم رهبری نسبت می دهند که کذب محض است) لطفا با حوصله بخوانید. 1-شعر سیمین بهبهانی: من اگر کافر و بی دین و خرابم، به تو چه؟ شهر من اگر مست می و شرب و شرابم، به توچه؟  تو اگر مستعد نوحه و آهی، چه به من؟ من اگر عاشق سنتور و ربابم ، به تو چه؟ تو اگر غرق نمازی ،چه کسی گفت چرا؟ من اگر وقت اذان غرقه به خوابم به تو چه؟  تو اگر لایق الطاف خدایی خوش باش. من اگر مستحق خشم و عتابم به تو چه؟ گرچه دنیا چو، سراب است به گفتار شما من به جِد طالب این کهنه سرابم به تو چه؟  تو اگر بوی عرق می دهی از فرط خلوص! و من از رایحه ای مثل گلابم؛ به تو چه؟ من اگر ریش سه تیغ کردم از بهر ادب و اگر مونس این ژیلت و آبم به تو چه؟ تو اگر جرعه خور باده ی کوثر هستی! من اگر دُردکش باده ی نابم به تو چه؟ تو اگر طالب حوری بهشتی خب باش! من اگر طالب معشوق شبابم به تو چه؟ تو گر از ترس قیامت نکنی عیش عیان من اگر فارغ از آن روز حسابم به تو چه؟ جوابیه ی میثم صفرپور به سیمین بهبهانی: کفر و بی دینی ات ای یار , به ما مربوط است بشنو این پند گهربار , به ما مربوط است تو که با لهو و لعب در پی مستی هستی می کنی جمع، گرفتار به ما مربوط است  بی خیالت بشوم، بارش طوفان بلا می رسد از درو دیوار , به ما مربوط است آن چه آمد به سر طایفه ی نوح نبی، می شود واقعه تکرار , به ما مربوط است  من اگر لایق الطاف خدایم , به تو چه؟ تو کنی جامعه بیمار , به ما مربوط است تو اگر می بخوری در پس خانه , چه به من؟ گر بیایی بر انظار , به ما مربوط است تو به این کوهِ گنه عامل شیطان گشتی شده ای نوکر دربار به ما مربوط است گر نبندیم، برِ پوزه او قلاده می درد همچو سگ هار به ما مربوط است  گر تو سوراخ کنی کشتی این جامعه را می شود غرق به ناچار ،به ما مربوط است مست کن لیک نبینم که تو مستی کردی عربده , کوچه وبازار؟ به ما مربوط است تو که با چنگ و ربابت همه ی مردم را می کنی مستعد نار , به ما مربوط است به جهنم که خودت را بکشی در خانه در خیابان بزنی دار به ما مربوط است   دین من داده اجازه که دخالت بکنم تا نبینم زتو آزار , به ما مربوط است امر معروف کنم , نهی زمنکر بپذیر تا ابد , ترمز اشرار , به ما مربوط است   جواب صادق .ع / به میثم صفرپور: (البته باحذف چندبیت)، بشنو این شعر، صفرپور ،به تو مربوط است لحن، تند و کمی ناجور، به تو مربوط است   کفر و بی دینیِ سیمین و من و آن،   چه به تو؟ شهوتِ زاهدِ مغرور، به تو مربوط است  اگر از ساز نداری دل خوش، خب تو نرقص رقصِ با سازِ خودت جور، به تو مربوط است مستی و عیش و کمی باده تو را حاجت نیست کِیف با منقل و بافور ، به تو مربوط است اگر از شعر رسد بارش طوفان بلا مُردن و خفتنِ در گور، به تو مربوط است  قصه ی نوح نبی، وَحی قشنگیست ولی... قصه ی "هاله ای از نور"، به تو مربوط است "ریش در ریش به اندیشه ی ما زخم زدید" ملّتی گُنگ و کَر و کور،به تو مربوط است در و دربار که دستِ تو و همکیشان است نوکر و ناظر و منظور، به تو مربوط است تو دم از پوزه و قلّاده زدی؟ شرمت باد پوزه و گرمیِ آخور، به تو مربوط است می کنم مست ببینی که چه بی آزارم اذیت و عربده و زور، به تو مربوط است من اگر خانه بمیرم چه به تو؟ ...در کوچه... کُشتن مردمِ رنجور ، به تو مربوط است دین تو داده اجازه که دخالت بکنی؟ دخل در مقبره و گور، به تو مربوط است وجواب  امیرحسین اکبرپور (هابیل) به این سه نفر برای پایان دادن به دعوا، با این مصراع آغاز می شود: دوستان جنگ و جدل کافیست، دعوا نکنید.......... که یافتن وخواندنش چون طولانی است، برعهده ی علاقه مندان/ درپایان ازبرخی دوستان تمنا دارم چون گزینش ، تنظیم،تألیف ، ویرایش و ارسال این مطلب حد اقل دوساعت وقت برده است اگر قصد کپی وارسال را دارند،اسم ورسم بنده را خط نزنند. باتشکر همراه با التماس دعا، فتاحى اردکانی(رضا) 1400/1/12 @neday_ardakan🔷