🔴الگوی ایرانی برای نیازهای ایران 🔺با خانمی که پزشک طرح شبکه بهداشت در مناطق محروم و از قضا از منتقدان برخی تغییرات ایجاد شده پس از ابلاغ قانون جوانی جمعیت بود، صحبت می‌کردم. می‌گفت این تغییرات موجب می‌شود اقدامات مهمی که به واسطه سند 2030 در مناطق محروم برای مادران باردار پرخطر انجام می‌شد متوقف شود. البته وقتی بیشتر درباره خدماتی که او می‌گفت تحقیق و با مشاور وزیر بهداشت در میان گذاشتم، متوجه شدم برچسب بارداری پرخطر که این دستورالعمل‌ها به عده زیادی از مادران باردار بویژه در مناطق محروم می‌زده، موجب شده عده زیادی به بهانه‌هایی مثل سن، فشار خون خفیف زمینه‌ای یا احتمال ضعیف مشکلات جنینی، به سمت سقط جنین، بالا بردن سن بارداری و ترساندن از بچه‌دار شدن بروند که تأثیر بالایی در کاهش زاد و ولد در سال‌های گذشته داشته است. 🔹مشاور وزیر گفت این خلاف واقع است که خدمات تحت عنوان بارداری پرخطر پس از دستورالعمل ابلاغی قانون جوانی جمعیت متوقف می‌شود و مراقبت‌ها و خدمات هیچ تغییری نکرده و فقط روال معیوب بارداری‌هراسی در شبکه بهداشت که هیچ تطابقی با استانداردهای بین‌المللی ندارد، متوقف می‌شود. 🔹غرض از نقل این ماجرا پرداختن به موضوعی بود که نه فقط درباره سند 2030 که درباره بسیاری از اسناد و دستورالعمل‌های ابلاغ و الزام شده از سوی سازمان‌های بین‌المللی به دولت‌های کشورمان وجود دارد. این اسناد با عناوین کلی و تعابیر زیبا و انسانی، اما باطنی مملو از اهداف استعماری برای تغییر بی‌سروصدای حاکمیت کشورهاست. از مهم‌ترین دلایلی که مقام معظم رهبری برای مخالفت‌شان با اسنادی مثل سند 2030 عنوان فرمودند، این بود که با اجرای چنین اسنادی اختیار مسائل مهم کشور دست دیگران می‌افتد و این موضوع غیر از محتوای این اسناد و دستورالعمل‌هاست. ایشان بارها تأکید کرده‌اند «چرا باید برای پیشرفت ما دست‌های غربی الگو بدهند؛ به صورت همین سند توسعه پایدار یا 2030 و امثال اینها؟» 🔹رهبر حکیم انقلاب همواره بر الگوی پیشرفت ایرانی- اسلامی تأکید کرده و از اساتید و دانشگاه‌ها خواسته‌اند این الگو را بگردند و پیدا کنند تا به فرض یونسکو نیاید و اجرای اسناد خود را به ما تحمیل کند. برای نیازها و چالش‌های ایران باید الگوی پیشرفت ایرانی داشت. 🔹این مسأله مهمی است که داشتن اسناد بالادستی و تدوین قوانین برای آن، بر اساس اصول فرهنگی بومی برای بخش‌های مختلف آموزشی، بهداشتی، فرهنگی، هنری، ورزشی و... یک امر ضروری است. وقتی ما برای هر موضوعی، طرح و برنامه و سند و قانون خودمان را داشته باشیم، می‌توانیم از موضع قدرت در مقابل فشارهای بین‌المللی برای اجبار به اجرای اسنادشان بایستیم. 🔹در قضیه حضور تماشاگران زن در مسابقات فوتبال، نداشتن الگوی متناسب با ملاحظات فرهنگی و نیازهای بانوان‌مان موجب شد مجبور شویم منفعلانه و از ترس تحریم فوتبال زیر بار اجبار فیفا برویم و شاهد تبعات آن باشیم. 🔹ما هنوز برای برگزاری جشنواره‌های هنری و سینمایی‌مان هیچ الگوی بومی نداریم و آنان را عینا مطابق فرش قرمز اروپایی‌ها برگزار می‌کنیم که به عنوان مثال جشنواره فجر یا حافظ تبدیل می‌شود به شوی مد و لباس و خودنمایی و رفتارهای زننده حاشیه‌ساز با انبوه آسیب‌های فرهنگی که رشد سینما را به حاشیه و بلکه محاق می‌برد. 🔹بسیاری از کنسرت‌های موسیقی ما تفاوتی با سبک کنسرت‌های غربی ندارد و ما هیچ طرحی برای عدم اختلاط و پیشگیری از زمینه ابتذالی که بارها تکدر خاطر متدینان و علما شده و در نتیجه تعطیلی کنسرت‌ها در بعضی شهرهای سنتی و مذهبی را به دنبال داشته، نداریم و منفعلانه تماشاچی تبعاتی چون تقابل اجتماعی بین متدینان و علاقه‌مندان به کنسرت و نیز سرخوردگی هنرمندان و در ادامه فضاسازی رسانه‌های معاند می‌شویم. 🔹حتی در ماجرای حجاب و گشت ارشاد که هر از چندی در رسانه‌ها اسیر حاشیه‌سازی شده و افکار عمومی را به هم می‌ریزد و سرمایه اجتماعی را تضعیف می‌کند، ما از ضعف ساختارسازی برای کارآمدسازی روش مواجهه با بدحجابی رنج می‌بریم. همه اینها الگوی بومی می‌خواهد. 🔻از نخستین لوازم انقلابی‌گری مراقبت از استقلال کشور است. پذیرش الگوها و اسناد وارداتی برای پیشرفت، تن دادن به حکمرانی جهانی است و آسیب جدی به استقلال مدیریتی، اقتصادی و سیاسی کشور وارد می‌کند که با نص قانون اساسی نیز در تعارض است. انفعال در برابر چالش‌ها زمینه سلب استقلال را فراهم می‌کند. در شرایط مواجهه تمدنی گفتمان انقلاب اسلامی با جهانغرب که مدرنیته تلاش دارد با بسط سبک زندگی غربی سلطه خود را گسترش دهد، این انفعال ما را در موضع ضعف قرار داده. راه‌حل، بها دادن به ایده‌ها و طرح‌های متخصصان و کارشناسان دلسوزو آگاه به فرهنگ بومی و ظرایف موجود است. راه‌حل این است که خودمان الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت را طراحی و اجرا کنیم. 📝