🌺رفتار حضرت امام خمینی رحمه الله با فرزندان »»» جدیت نسبت به حدود شرعی🌺 جدیت نسبت به حدود شرعی / قسمت دوم البته ناگفته نماند: الف) این سخت گیری ها همان گونه که اشاره شد، مربوط به اصول بود و در مورد فروع و مستحبات و امور مکروه به هیچ وجه این گونه نبوده است: «البته ایشان نسبت به فروعات ما را آزاد می گذاشتند. خیلی سخت نمی گرفتند، ولی راجع به اصول که خیلی به آنها مقید بودند، هیچ کس قدرت مخالفت نداشت».(پا به پای آفتاب، ج 1، ص 100.) ب) امام رحمه الله در مورد مسائل تربیتی و حفظ حدود شرعی پیش از اینکه امر و نهی زبانی داشته باشد، به گونه ای عملی، اخلاق و احکام را آموزش می داد: «کارهای دینی به ما دیکته نمی شد. در خانواده وقتی ما رفتار امام را می دیدیم، خود به خود در ما تأثیر می گذاشت و همیشه سعی می کردیم مثل ایشان باشیم، ولو اینکه مثل ایشان نمی شدیم. از نظر تربیتی، خود ایشان برای ما یک الگو بودند. وقتی کاری را به ما می گفتند «انجام ندهید» و ما می دیدیم ایشان در عمرشان آن کار را نمی کنند، قهرا ما هم انجام نمی دادیم. مثلاً به ما می گفتند: «باید نماز بخوانید، خودشان از نیم ساعت به ظهر وضو می گرفتند و مشغول نماز خواندن می شدند و ما هم داخل حیاط مشغول بازی کردن بودیم. یک مرتبه هم نیامدند صدا کنند که: «دخترها! بایستید برای نماز. بیایید من ایستاده ام، پشت سر من یا خودتان نماز بخوانید.» ایشان تمام سال، اول اذان نماز می خواندند، ولی یک بار هم به ما نگفتند که: «الان دست از کارتان بردارید، موقع اذان است. دست از بازی بردارید و بایستید برای نماز».(همان مدرک) ج) با وجود سخت گیری نسبت به مسائل شرعی و چشم پوشی نکردن نسبت به این قبیل امور، به رعایت حقوق فرزندان نیز بسیار تأکید می کرد: «یادم است در دوران کودکی، من و دو خواهر بزرگ ترم که نه و یازده ساله بودند، علی رغم تذکر قبلی امام رحمه الله در مورد نرفتن به خانه همسایه، به آنجا رفته بودیم. خبر به گوش ایشان رسید. ایشان برای تنبیه خواهر بزرگ ترم ترکه ای را برداشتند و برای ترساندن او آن را به دیوار زدند که ترکه شکست و چوب شکسته به پای خواهرم اصابت کرد و بعد از مدتی محل اصابت غیرعمدی ترکه کبود شد. ایشان از ماجرا خبردار شدند و مقدار کبودی را دیدند و در قبال آن، «دیه» لازم را به او دادند و با ملاطفت خاصی دوباره دستور خود را تکرار کردند». (همان مدرک) 🌺 @nedaye_tahzib 🍃 tahzib-howzeh.com