🍂سلسله مباحث: شماره 53 موضوع: 🌷پرداختن به راهکارهای تربیتی به جای برخوردهای حقوقی / قسمت سوم / ایجاد میدان اختیار و فضای رشد🌷 قانون‏گذاری نوعی اعمال ولایت است و مسئولان نظام آموزشی بر دانش‏آموزان به نوعی ولایت دارند؛ اما باید توجه کرد که اعمال کامل و دائم حق ولایت، در درازمدت تحمل‏شکن و طغیان‏آفرین است. هرگاه ولی از تمام حق ولایت خویش بهره گیرد، متولی را به سرکشی واداشته است. پدر بر فرزند خویش ولایت دارد، اما اگر در جزئیات برنامة زندگی او از این حق بهره گیرد و دائماً او را محدود کند، فرزند از ولایت او سر باز می‏زند. پدر و مادر، باید ضمن محدود کردن دایره رفتارهای فرزند، میدان اختیاری نیز برای او قرار دهند. این میدان اختیار علاوه بر تحمل‏پذیر کردن آن محدودیت‏ها، موجب رشد و سازندگی شخصیت فرزند است. در محیط جبر، حرکت بی‏معنا است. آزمایش و تکلیف نیست، و هرگاه چنین باشد، «رشد» هم نیست. انسان در فضای اختیار، آزادانه و از روی اراده، خوب را بر بد ترجیح می‏دهد؛ اگر چه امکان اشتباه نیز برای او وجود دارد، ولی این اشتباهِ احتمالی، هزینه رشد او است. اقدام مسئولان مدارس حوزه به هدف رشد طلاب است و از آنجا که در سرزمین جبر، «رشد» امکان‏پذیر نیست، شایسته است «قانون» فضای جولان ارادی طلاب را تا اندازه‏ای تأمین کند. هرگاه غیبت طلبه به قطع شدن شاهرگ معیشتی او پیوند داشته باشد، طلبه در شرایط جبر قرار گرفته است و حضور جبری او در کلاس درس، فاقد ارزش اخلاقی است؛ بدین ترتیب حوزه که بستر گسترش ارزش‏های اخلاقی است، به خاطر یک دغدغه درجه دو، از مهم‌ترین کارکرد خود فاصله می‏گیرد. این جبر فراهم آمده نیز قابلیت استمرار ندارد. به هر حال طلبه پس از 6 سال تحصیل تحت برنامه، به فضای باز سطح 2 پای می‌گذارد و از قید و بند و تحمیل و تکلیف رها می‌گردد. اگر روح التزام از درون جان طلبه نجوشیده باشد در آنجا نیز نیاز به قوة قهریه دارد و نبود این قوة‌ قاهره باید به افت تحصیلی و نابسامانی علمی او منتهی شود. اما اگر در این دوره با حمایت تربیتی مربیان به استقلال درونی لازم برای انجام وظیفه رسیده و گوهر احساس مسئولیت را دست‌ آورده باشد پس از آن تا پایان عمر به زبان حال ثناگوی آن مربی است. 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com