🔅پای درس منشور روحانیت امام خمینی (ره)🔅 ◀️👇👇👇▶️ امام معتقد است فقه اگر برای جهانخواران ضرر نداشته باشد، بی‌فایده و غرق‌شدن در احکام فردی است. این ساختارشکنی امام در فقه شیعه وجه تمایز وی با همه علمای سلف و متأخر می‌باشد: «مادامی که فقه در کتاب‌ها و سینه علما مستور بماند و ضرری متوجه جهانخواران نیست و روحانیت تا در همه مسائل و مشکلات حضور فعال نداشته باشد، نمی‌تواند درک کند که اجتهاد مصطلح برای اداره جامعه کافی نیست.» این فراز سخن امام، روحانیت را به سمت اسلام اجتماعی می‌کشاند و آنان را در کانون مسائل پیچیده اجتماعی قرار می‌دهد. اما امام امروز و فردای جامعه را و شاید قرن‌های آینده را نیز دیده است. با مسائل جدید و مدرن اجتماعی و اقتصادی آشناست و می‌داند اگر روحانیت برای آینده فکری نکند، دیگران از راه خواهند رسید و با لذت گرایی غربی و دمیدن در زرق و برق دنیا جامعه غرب‌زده را به سوی خود خواهند کشید. این فراز از پیام امام برای آینده روحانیت هنوز در لابه‌لای حجاب‌ها مانده است: «چه بسا شیوه‌های رایج اداره امور مردم در سال‌های آینده تغییر کند و جوامع بشری برای حل مشکلات خود به مسائل جدید اسلام نیاز پیدا کند، علمای بزرگوار از هم‌اکنون برای این موضوع فکری بکنند.» این همان مطالبه نرم‌افزار نظام است که درآمیختگی سنت و مدرنیته، امام آن را وحدت حوزه و دانشگاه نامید. امروز هزاران کتاب توسط علمای متعهد به انقلاب به رشته تحریر درمی‌آید و ویترین کتابفروشی‌ها را زینت بخشیده است، اما در گره‌گشایی از مشکلات جمهوری اسلامی (نه حکومت اسلامی) کمرنگ بوده است. هنوز مراجع بزرگوار طرفدار اسلام ناب محمدی منشوری برای «فقه سیاسی» که مؤید مردم سالاری دینی باشد ارائه نکرده‌اند و این مطالبه زمین مانده امام است. فقه سیاسی در رشته علوم سیاسی دانشگاه‌ها مهجور است و در نسبت با مردم‌سالاری دچار کژتابی است. هنر روحانیت طرفدار اسلام سیاسی، هموار کردن مسیر ذهنی جوانان برای پیوند اسلامیت و جمهوریت است. اگر مقام معظم رهبری بر این باورند که «مردم‌سالاری مدنظر امام درون دینی بود، چون امام اهل التقاط نبود» علمای تراز اول تشیع باید مبانی فقهی- کلامی آن را به روش استدلالی و وحیانی روزآمد و در باب مردم‌سالاری دینی محتوای فاخر تولید کنند. پیش نیاز این مهم شناخت سیاست و حکومت در غرب است. بدون شناخت غرب امروزی، ارزش‌گذاری مردم‌سالاری دینی سخت خواهد شد و این همان امر مهمی است که امثال آیت‌الله مصباح‌یزدی بدان پی برده بودند و اصرار داشتند که شاگردانش در غرب نیز تحصیل کنند. خلاصه کلام اینکه، عبارت معروف امام در سال ۱۳۵۸ که «شکست روحانیت، شکست اسلام است»، همچنان پابرجاست، اما روحانیت اصیل باید مراقبت کنند از درون شکست نخورند. شاید در طول تاریخ هزار ساله حوزه روحانیت تشیع هیچ زمانی مانند امروز نیاز به گره‌گشایی از مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نبوده است. روحانیت باید پیشگام حل مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه باشد خوشبختانه زمینه ذهنی پذیرش آن در جامعه همچنان وجود دارد. روحانیت باید برای حفظ و گسترش آن قیام درونی کند. 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.ir