پیشینه تاریخی زنده به گور کردن دختران که با بعثت پیامبر به زن شرافت وارزش عطا شد. برخی از مورخین می گویند: پیدایش این رسم غلط به دوره «نعمان بن منذر» پادشاه حیره باز می گردد. داستان از این قرار است که بنی تمیم مالیات وضع شده را نمی پرداخت؛ نعمان فرمان داد، تا به این قبیله هجوم برند. در نتیجه تعدادی از فرزندان و زنان قبیله، به اسارت رفتند. وقتی روابط حسنه شد، قیس و سران قبیله برای بازپس گرفتن اسیران نزد نعمان رفتند. او به زنان و دختران اسیر خطاب کرده و گفت: هر یک از شما مایل است، آماده حرکت باشد؛ و هر یک از شما میل دارد بماند. دختر قیس بن عاصم در جمع کسانی بود که نزد قبیله خویش نرفت پس از این ماجرا نذر کرد، دخترانش را زنده به گور کند. بدین ترتیب، بیش از ده تن از دخترانش را زنده به گور کرد به جهت رواج این رسم ناصحیح و عادت زشت، آیاتی در مذمت وَأد(زنده به گور کردن) نازل شد. برخی از مورخین، دخترکشی های قیس بن عاصم را در رواج سنت «وأد» (همان رسم زنده به گور کردن)در میان قبایل مؤثر می دانند. حتی بعضی به اشتباه او را پایه گذار این رسم دانسته اند؛ در حالیکه بنا به گفته یکی از مورخین معاصر این رسم به قبل از زمان قیس بر می گردد؛ چه بسا مربوط به قبل از میلاد باشد. البته جای انکار نیست که در هر اجتماعی کارهای رؤسای قوم، مورد تقلید توده مردم است. گروهی دیگر از مورخین معتقدند: این پدیده، چون غیر عقلانی، غیر منطقی، و با احساسات و عواطف بشر در تعارض بوده، سابقه چندان طولانی نداشته، و قریب به عصر اسلام پدید آمده است. بعضی از اخبار، این پدیده شوم را به قبیله «ربیعه» نسبت می دهند؛ و این که رئیس قبیله ربیعه این عادت شوم را میان قبایل رواج داده است. «میدانی» از قول «هیثم بن عدی» نقل می کند که: این کردار زشت در میان تمامی قبایل عرب رواج داشته، و حدود یک دهم از مردم طوایف مختلف به این پدیده شوم گرفتار بودند. عده ای نیز معتقدند که این عمل جاهلی تنها در بعضی قبایل رواج داشته؛ و قبایل قیس، تمیم، أسد، هذیل و بکربن وائل را از آن جمله دانسته اند. دیدگاه اخیر معقول تر به نظر می رسد؛ زیرا اگر وأد عمومیت داشت، از تعداد زنان کاسته شده و عملاً پدیده تعدد زوجات مطرح نمی شد و با عنایت به رواج کامل شعر در آن دوران، شعرا نیز باید به این عمل، مباهات کرده و کسی را که مرتکب چنین عملی نشده، مورد هجو قرار دهند. حال آنکه اشعار بر جای مانده (شعر جاهلی) مُثْبِت چنین ادعایی نمی باشند. در عین حال دکتر جواد علی به نقل از کتاب «Enct Brita» می نویسد: «فرزندکشی و وأد بنات تنها در بین عرب یافت نمی شود، بلکه در سایر اقوام و ملل نیز این عادت رواج داشته؛ در مصر، یونان، رومانی و قبایل استرالیائی به جهت عوامل متعدد، از جمله عامل دینی (اعتقاد به حلول ارواح) و هم چنین اقتصادی (ترس از فقر)، به این عمل دست می زدند.» چنانکه ملاحظه شد، به گواهی تاریخ این پدیده شوم به طرز فجیع تری در میان سایر ملت ها رواج داشته است. فنیقیها که طبیعت را پرستش می کردند، و بتی به نام «مولوخ» را «اله نور» دانسته، و بتی به نام «عشتر» (زهره) را شریک و همسرش می دانستند، برای تقرب به «عشتر» زنان را قربانی می کردند؛ و برای تقرب به «مولوخ»، فرزندان خود را در آتشِ شعله ور زنده زنده می سوزاندند. یهودیان می توانند فرزندان خود را برای بردگی بفروشند؛ و تورات این حق را برای آنان قائل شده است. حتی پدر می تواند فرزند خود را اعم از صغیر و کبیر به قتل برساند. اسبراطیون فرزندان ضعیف و مریض خود را می کشتند؛ و آنان را طعام وحوش و پرندگان می کردند. مشابه همین برنامه در روم و یونان رواج داشت. چینی ها وقتی فرزندشان دچار عوز9 می شد، او را به دریا می انداختند. در تاهیتی، والدین فرزند خود را می کشتند؛ بدون آنکه کسی متعرض آنان شود. جایگاه و منزلت زن در نزد رومیان به این صورت بود که آنان سرشت و طبیعت زن را بد می دانستند. و زنان از حقوقی برابر با مردان برخوردار نبودند. و از آن جایی که قوانین اروپائی سخت متأثر از رومیان نخستین است، ازاین رو قانون انگلیسی تا قرن نوزدهم به مرد اجازه می داد تا زنش را بفروشد؛ و هیچ دخالتی به جز در نرخ گذاریش نداشت. قانون فرانسه تا به امروز نیز عملکرد زن را در امور مالی تابع خواسته شوهرش می داند. به اعتقاد برخی محققان، اعراب پیش از اسلام با زنده به گور کردن بسیاری از فرزندان اناث خود، نفرت خویش را تا سر حدّ نابودی زنان ابراز می کردند. این رسم وحشتناک که در میان قبایل قریش و کنده بسیار رواج داشت، با سخنان آتشین محمد( ص) تقبیح گردید؛ و همراه با عمل غیرانسانی قربانی کردنِ کودکان در پای خدایان، (که اعراب همچون اقوام دیگر به آن عمل می کردند)، به موجب مجازاتهای شدید ممنوع گردید. گر چه بعضی زنده به گور کردن دختران را در جاهلیت امر نادری دانسته و معتقدند: این رسم بازمانده رسم قربانی کردن انسان در