🔘 داستانی در پیوست ضرب المثل ارائه شده داستان عشق شوهر مدت زیادی از زمان ازدواجشان می گذشت و طبق معمول زندگی فراز و نشیب های خاص خودش را داشت. یک روز زن که از ساعت های زیاد کار شوهر عصبانی بود و همه چیز را از هم پاشیده می دید، زبان به شکایت گشود و باعث ناامیدی شوهرش شد. مرد پس از یک هفته سکوت همسرش، با کاغذ و قلمی در دست به طرف او رفت و پیشنهاد کرد هر آنچه را که باعث آزارشان می شود را بنویسید و در مورد آنها بحث و تبادل نظر کنند. زن که گله های بسیاری داشت بدون اینکه سرخود را بلند کند، شروع کرد به نوشتن. مرد پس از نگاهی عمیق و طولانی به همسر، نوشتن را آغاز کرد. یک ربع بعد با نگاهی به یکدیگر کاغذها را رد و بدل کردند. مرد به زن عصبانی و کاغذ لبریز از شکایت خیره ماند… اما زن با دیدن کاغذ شوهر، خجالت زده شد و به سرعت کاغذ خود را پاره کرد. شوهرش در هر دو صفحه این جمله را تکرار کرده بود: ”دوستت دارم عزیزم؟ (( دوستت دارم )) را من دلاويز ترين شعر جهان يافته ام ! *** اين گل سرخ من است ! دامني پر كن ازين گل كه دهي هديه به خلق، كه بري خانه دشمن ! كه فشاني بر دوست ! راز خوشبختي هر كس به پراكندن اوست ! تو هم، اي خوب من ! اين نكته به تكرار بگو ! اين دلاويزترين حرف جهان را، همه وقت، نه به يك بار و به ده بار، كه صد بار بگو ! « دوستم داري » ؟ را از من بسيار بپرس ! « دوستت دارم » را با من بسيار بگو👌🌺