نگاه قدس
📜برگی از داستان استعمار قسمت هشتاد و پنجم: درویش مرموز پس از مرگ نادرشاه، افغانها به فکر استقلال
📜برگی از داستان استعمار قسمت هشتاد و ششم: اروپایی‌ها را لمس نکنید انگلیسی‌ها با پیمان گودهو توانسته بودند خطر فرانسوی‌ها را در هند کاهش دهند. اما حضور یک حاکم جوان و جسور در ایالت بنگال آنها را نگران کرده بود. سراج الدوله جوانی بود که جانشین پدرش علی وردی خان در بنگال شده بود. علی وردی خان حاکمی زیرک، تیزبین و باتجربه بود و از حیله‌های انگلیسی‌ها برای نفوذ در هندوستان باخبر بود. سرزمین او، بنگال، از حاصلخیزترین مناطق هندوستان بود. رودخانه عظیم گنگ این دشت پهناور را آبیاری میکرد. برنجی که در بنگال کاشته می شد در هیچ منطقه دیگری از هند به دست نمی‌آمد. ادویه، شکر، سبزیجات و روغن بنگال نیز مشهور بود و در رودخانه‌های آن انواع ماهیها صید می شدند.پیداست که چنین منطقه‌ای چقدر اشتهای اروپایی‌ها برای نفوذ در آن یا تصرفش تحریک میکرد. علی وردی خان، غارتگری‌های پرتغالی‌ها را در بندر حقلی و سپس جنگ اورنگ زیب را با انگلیسی‌ها بر سر این شهر ایالتش به یاد داشت. اما او در دورانی بر این منطقه حکومت می کرد که حکومت مرکزی هند به شدت ضعیف شده بود. پیرمرد باتجربه همیشه سعی داشت با اروپایی‌ها با احتیاط برخورد کند.او نه آن قدرها به آن‌ها نزدیک می شد که بتوانند به آسانی او را سرنگون کنند و نه بهانه‌ای به دستشان می داد که بتوانند به بنگال حمله کنند. همیشه می گفت: «اروپایی‌ها شبیه زنبور عسل اند، می توانید از عسل آن‌ها استفاده کنید. اما اگر آن‌ها را لمس کنید شما را می‌گزند!». اکنون علی وردی خان از دنیا رفته بود و پسرش سراج الدوله جانشین او شده بود. سراج الدوله جوان فکر میکرد پدرش بیش از اندازه با انگلیسی‌ها مهربان بوده است. @negaheqods