بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
چه بنویسم و چگونه بنویسم برای تو ای سید خوش صیرت و خوش سیمای من!
قلم توان حرکت ندارد؛ گویا زانوهای او هم چون من بریده و رمق ندارد که در فراق یار، سپیدی ورق را سیاه کند!
خدا حافظ ای صمیمی دوست من؛ ای که دایم در سکوتِ سرریز از تفکرت، درس صبوری و استقامت می آموختیم.
اغراق نیست اگر بگویم که تدین مثال زدنی ات؛ خلوص خاص و صفای دلت، عبادت های نهان و ذکر در خلوتت، اشک روان در روضه ها و روح تلالؤ یافته از تلاوت قرآنت، تقوی و زبان گزیدنت به وقت دیدار نا ملایمت ها و ... همه و همه برای چون منی رشک برانگیز و حسادت آفرین بود.
دیر زمانی نیست که در قاموس دوسانم تو را یافته ام؛ و چه زود دلبری از ما کردی و چه با تعجیل، هم آغوش افلاکیان شدی؛
دنیا چه کم داشت که از ماندن در آن خسته بودی و بهشت چه داشت که به سویش پَر کشیدی ؟
سید من، سردار سرافراز سینه سپر کرده در برابر تهاجمات فرهنگی، سید سوخته دل و سینه سوخته از مصیبات آل الله...
دیگر مرا توان نگارش نیست سلام دوستانت را به سید الشهدا علیه السلام برسان.
راستی،در آغوش جد و جده ات در بهشت برین، دل نازکت اگر به یاد نقش های مثبت و منفی نمایش ها افتاد، ما را هم دعا کن!
حسین فلاح زاده
20/ اسفند / 1402