هدایت شده از رسانستان همدان
شفای مادر دعایش فقط شفای مادرش شده بود. شب آخر وقتی به این بند زیارت رسید که باَبی اَنتَ وَ اُمی، بغضش ترکید. گفت از اینجا به بعد را هر طور تو صلاح می‌دانی‌. شب اول پیاده روی اربعین، خبر پرکشیدن مادرش را دادند. همسفر فرزند شهیدش شده بود. داستانک‌های عاشورایی @resanestan_hamadan