#مهارتورم
#رشدتولید
#صفحه_اول
پیشنهاداتی برای مهار تورم
محمود اسلامیان *
شناخت تورم و مطالعه در مورد آن چند قرن است که توجه اقتصاددانان جهان را به خود جلب کرده است. عمومیترین تعریفی که از تورم مقبول همه پژوهشگران است، اعتقاد دارد که تورم افزایش بیرویه و مداوم سطح قیمتها و نابرابری عرضه و تقاضای کل جامعه است. در این بحران فزونی تقاضا بر عرضه کاملا مشهود است. علت اصلی تورم هماهنگ نبودن افزایش پول در جامعه با افزایش تولید است، به زبان دیگر تورم یعنی عدم تناسب بین حجم پول در گردش با عرضه خدمات و کالا هرچقدر میزان تورم بیشتر باشد، قدرت خرید پول کمتر است. با وجود اینکه اجماع نظر کلی در این تفسیر از تورم وجود دارد، اما اتفاقنظر در بین اقتصاددانان بر سر موضوع علل به وجود آمدن آن و راهکارهای کنترل یا توقف آن وجود ندارد. بلکه نظریههای اقتصادی در مورد تورم به سه مکتب یا سه گروه تقسیمبندی میشود. اولین مکتب نگاه مارکس به تورم است که اعتقاد دارد هرگاه دو کالا که دارای ارزش افزودهاند با هم مبادله شوند، تورم وجود ندارد، چون هر دو مسیر مشابهی برای تولید طی کرده و مشمول تفاوت قیمت نهایی و قیمت تمام شده هستند. اگر برای مبادله این دو کالا واسطهای مانند پول به وجود بیاید، تا زمانی که این واسطه ارزش واقعی داشته باشد (مانند سکه و طلا)، باز هم تورم وجود ندارد، اما اگر این واسطه یا پول ارزش واقعی خود را به ارزشی قراردادی بدهد آنگاه دولتها میتوانند این ارزشها را کم و زیاد کنند و با کم و زیاد شدن ارزش آن مساله تورم به وجود میآید. دومین مکتب یا گروه مطرح، مکتب نگاه کینز به تورم است؛ از نظر کینز تاثیر متقابل پول، نرخ بهره و تولید عنصر تعیینکننده نرخ تورم است و سایر علل تابعی از این علت هستند. عصاره نظریه اقتصادی مکتب کینز در باب تورم و راهحلی که وی برای مقابله با تورم پیشنهاد میکند، بر مبنای فعالیت مستقیم دولت در اقتصاد پایهگذاری شده است. اما جدیدترین و کاربردیترین نظریه مربوط به نظریه پولی میلتون فریدمن است که علت تورم را هزینههای دولت و افزایش نقدینگی در جامعه میداند. فریدمن اشکال اساسی را دخالت دولت در اقتصاد میداند. وی اعتقاد دارد: هنگامی که اقتصاد کشوری تورم زده میشود علت اصلی را باید در هزینههای دولت و به وجود آمدن بیرویه پول در جامعه یافت و برای مهار کردن آن دولت باید از حجم خود و هزینههایی که به اقتصاد تحمیل میکند، بکاهد.
در این مقاله که بخش اول آن روز دوشنبه در همین صفحه چاپ شد، سعی بر آن شده که علل افزایش تورم در ماههای اخیر در ایران مورد بررسی قرار گیرد و همچنین مقایسهای نیز در خصوص رشد نقدینگی در سالهای اخیر و علل افزایش آن صورت پذیرد و در نهایت پیشنهادهایی برای مهار رشد نقدینگی و به تبع آن کنترل تورم ارائه شود.
راهکارهای پیشنهادی
همانگونه که نقدینگی از راههای گوناگونی به اقتصاد ایران تزریق شده است، راههای متفاوتی نیز برای کنترل و جلوگیری از آن وجود دارد. برخی از این راهکارها کوتاهمدت و برخی بلندمدت است که به آنها اشاره میگردد.
۱ - فروش اوراق مشارکت
در شرایط فعلی فروش اوراق مشارکت از سوی بانک مرکزی برای جمعآوری نقدینگی ضرورت دارد، اما سود این اوراق باید در حدی باشد که جاذبه لازم برای جمعآوری نقدینگی را داشته باشد. با سود فعلی و مدت پرداخت سودها تقاضای مشارکت در حد مطلوب نیست.
۲ - رقابتی شدن سود سپردههای سرمایهگذاری
در شرایط فعلی و تا قبل از کاهش نرخ تورم به هیچ عنوان نباید مبادرت به کاهش نرخ بهره بانکی نمود. علاوه بر آن پیشنهاد میگردد سود سپردههای بلندمدت را به شکل رقابتی تعیین کرد. البته بانک مرکزی لازم است برای سپردههای ۵ساله سقف ۲۰درصدی را مشخص و بانکها را مجاز به رقابت در محدوده ۲۰درصدی نماید.
۳ - تامین نقدینگی بنگاههای اقتصادی از طریق سرمایههای مردمی
با توجه به اتخاذ سیاستهای انقباضی توسط بانکها و مشکلاتی که ممکن است برای بنگاههای کوچک و متوسط به وجود آید، استفاده از نقدینگیهای مردمی و سرگردان با سود توافقی بین بنگاههای اقتصادی و مردم میتواند بخش عظیمی از نقدینگیهای موجود را به چرخه تولید برگرداند و سیستم بانکی و دولت میتوانند با ارائه ضمانتنامه به این بنگاهها علاوه بر اعتمادسازی بین بخشهای خصوصی قدمی در راه عملیاتی شدن این پیشنهاد بردارند.
اداره تبلیغات اسلامی شهرستان یزد
https://eitaa.com/nehzat_yazd
╚═══ 🍃🌺🍃 ═════