🔹
من شوهر کردم. پدرم منتظر بود که پسرم به دنیا بیاید. وقتی به دنیا آمد و یک ساله شد، پدرم از دنیا رفت.
🔸من خودم به آن بچه خیلی توجه میکردم. از زمانی که دانستم قرار است به دنیا بیاید تا زمانی که از شیر گرفتمش،برای او قرآن میخواندم. خیلی مواظبش بودم. از پنج سالگی شروع به تحصیل کرد و آنقدر حافظهاش خوب بود که بعضیها تعجب میکردند.
🔻ثبتنام رایگان مثبت حلقه و همخوانی کتاب «پشت شیشههای مات» از طریق لینک زیر 👇
🆔https://formafzar.com/form/p6o36
🆔https://formafzar.com/form/p6o36#حلقه_کتاب#مثبت_حلقه#روایت_جمهور
| @mabnaschoole |