سرگذشت تلخ اما واقعی .. ❌ شاید برای شماهم اتفاق بیفتد ..❌ من و شوهرم امیر علی زندگی خوب ، آرومی داشتیم یه روز باهم رفتیم خونه خواهرم مهمونی بعد ازخوش بازدید بلند شدیم بریم خونه که شوهر خواهرم گفت..‼️ امیر علی یه پیامی برات اومد رفتی خونه بازش کن و بخون...😱😰 وقتی رسیدیم خونه پیامو که خوند شروع کرد به گریه فریاد وقتی پرسیدم چی شده به منم نشون بده پیامو باز کرد نوشته بود ...😭 ادامه ...👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1144914193C283d282194