وارد شدن اجباری به حمام زنانه!
در یکی از شهرها حمامی بزرگ وجود داشت که همیشه پر رفت و آمد بود. روزی در وقت حمام خانم ها دریچه آب داغ خراب می شود و آب بشدت داغ می گردد.
یکی از زنان حمام نزد تعمیرکار حمام میرود...
به اسدالله می گوید، دستم به دامنت عجله کن که همه از آب داغ آتیش گرفتن، الانم اذان میگن و مردها میریزن توی حموم پاشو یه کاری کن! اسدالله می گوید نمی توانم و نمی شود، زنها لخت هستند من چگونه وارد حمام بشوم آخر!!
آخر با کلی اصرار اسدالله تصمیم می گیرد وارد حمام شود ولی بشرطی که...
ادامه ماجرا...👇
http://eitaa.com/joinchat/1980432395Cf692b1e675