بسم الله الرحمن الرحیم "سیر ١٠ سالهء مسجد جهادی" قسمت (٨) ادامه... زمان اون رسیده بود که یک کار متفاوت رو شروع کنم اولین کاری که اون زمان شروع کردم که هم بتونه حال و هوا ایجاد کنه و هم باعث بشه آدمای مختلف رو بیاره پای کار و استعداد سنجی هم بشه کار جهاد سازندگی بود از یادم نمیره که اولین کار جهادی رو از خود مسجد شروع کردیم و محراب رو تغییر دادیم یه دست رنگ زدیم مسجد رو و مسجد به رنگ و رو اومد همینجور که داشتیم تو مسجد کار میکردیم به همون آقای بنا گفتم خیلی دوست داشتم بشه هر هفته همین کارو بریم تو خونه‌های نیازمندان هم انجام بدیم اتفاقا ایشون هم استقبال کرد😊 خلاصه براتون بگم هفته دوم یه روز جمعه من شدم کارگر و ایشون هم که استا بود و رفتیم تو یا یه خونه کار کردیم👌 لوازم هم ایشون از خودشون آورد هفته دوم 4 نفر بودیم هفته سوم 8 نفر بودیم و کم‌کم چند تا استانبولی و سطل و.... خریدیم بعد از یکی دو ماه تعدادمون رسید به 30 نفر اونجا دیگه کار تشکیلاتی مون شکل گرفته بود یکهفته وقت داشتیم از خیرین مصالح جور کنیم و جابجا کنیم و هماهنگی و بازدید کنیم از محل کار و همین خودش تشکیلات رو شکل میداد کم‌کم به جایی رسید که حدود 120 نفر نیروی کار داشتیم😃 جا برای لوازم مون نداشتیم و اول یه انباری داخل مسجد ساختیم بعد خدا کمک کرد یه جای کوچیک دیگه و تو یه گاراژ همون نزدیکی ها بهمون دادن و بعد از اونم که یه سوله برای این کار تونستیم بدست بیاریم👌 این همه نتیجهء همون جهادِ با دست خالی بود از همون اول خدا بهمون فهموند به فکر بعدش نباشین، شما فقط اقدام کنیم و برین جلو بقیش با من خودش لوازم درست کرد خودش انبار دزست کرد خودس نیرو آورد پای کار ووووو تا چند سال به همین منوال گذشت و مسجد جهادی معروف شده بود به کارهای سازندگی و تعمیرات منازل تا جایی که ما تو یه روز جمعه تعمیرات 30 تا خونه رو شروع میکردیم و طی هفته همه شو تموم میکردیم جالبه بدونین از همین راه کلی اشتغالزایی هم شد ادامه دارد... فهرست قسمت‌های مختلف سیر ده ساله👇 https://eitaa.com/nezame_emamvaommat/1293 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یادداشتهای امام مسجدجهادی👇 @nezame_emamvaommat نظرات شما👇 @seiiedmohammadkamal