خدا از سر تقصیرات چه کسی بگذرد؟!
#امیرحسین_ثابتی
🔹🔸سخنان رهبر انقلاب در جمع معلمان و واکنش ایشان به خروج امریکا از برجام، بازتاب زیادی در رسانهها داشت اما بخش مهمی از سخنان ایشان کمتر مورد توجه قرار گرفت!
ایشان در قسمتی از سخنان خود با اشاره به دو نوع رویکرد بین مسئولان ارشد نظام در سالهای گدشته تاکنون، پیرامون رابطه با آمریکا گفتند:
«برخی به من میگفتند شما چه اصراری دارید (مقابل امریکا) می ایستید؟ خدا از سر تقصیراتشان بگذرد.»
♦️در نگاه اول شاید برداشت شود که مخاطب اصلی سخنان رهبر انقلاب کسی جز رییس جمهور نیست اما نیم نگاهی به تحولات سیاسی کشور به ویژه بعد از فوت امام خمینی (ره) تا امروز نشان میدهد همواره دو نگاه متفاوت در رابطه با آمریکا وجود داشته است:
نگاه اول که همواره آمریکا را «غیر قابل اعتماد» و به تبع آن، رابطه با این کشور را نیز برای ایران مضر میدانست که در راس این نگاه مقام معظم رهبری بوده است و نگاه دوم که همواره معتقد بود میتوان از در مذاکره با آمریکا وارد شد، از آنها امتیاز گرفت، به آنها بدبین نبود و نماد آن نیز کسی جز اکبر هاشمیرفسنجانی نبوده است.
♦️البته دراین باره شواهد و قرائن تاریخی متعددی نیز وجود دارد.
نگاهی به سخنان رهبر انقلاب در همه این سالها پیرامون رابطه با آمریکا و همزمان مروری بر مواضع هاشمیرفسنجانی از سال ۶۸ به بعد، این ادعا را به خوبی تایید میکند اما روایت حسین موسویان سفیر اسبق ایران در آلمان و سخنگوی تیم مذاکره کننده هستهای ایران در دولت اصلاحات، از این دو نگاه نیز جالب توجه است.
♦️موسویان که سال ۸۶ به خاطر برخی جرایم امنیتی و ارتباط با بیگانگان دستگیر و محاکمه شد، چند سالی به آمریکا رفت و با حضور در محافل مختلف آمریکایی، همه تلاش خود را برای رابطه بین ایران و آمریکا انجام داد.
وی که از چهرههای نزدیک به روحانی و ظریف نیز محسوب میشود، سال ۹۳ با انتشار کتاب «ایران و آمریکا، گذشته شکست خورده و مسیر آشتی» به بیان بخشی از خاطرات دوران سفارتش در آلمان پرداخت و مفصل توضیح داد که در همه سالهای بعد از انقلاب، هاشمی چگونه برخلاف نظر امام و رهبر انقلاب تلاش کرد تا عادیسازی و رابطه با آمریکا در سطوح مختلف را راهبری کند.
♦️اهمیت این کتاب از آن جهت است که وی به عنوان یک چهره غربگرا و مدافع رابطه با آمریکا و بر اساس قاعده «الاقرار العقلا علی أنفسهم جائز» به خوبی توضیح میدهد که هاشمی و خاتمی، چندین و چندبار خلاف نظر رهبر انقلاب برای عادی سازی رابطه با آمریکا تلاش کردند اما در نهایت به خاطر اقدامات خصمانه روسای جمهور مختلف آمریکا (اعم از دموکرات و جمهوریخواه) به در بسته خوردند و نگاه رهبر انقلاب در عمل با واقعیت تطابق بیشتری داشته است.
🔻در اینجا بخشهایی از روایت او از این ماجرا را میخوانیم:
♦️«رفسنجانی در آن مقطع (سال ۶۸) دومین مرد قدرتمند ایران پس از امام خمینی بود که از مذاکره و عادیسازی روابط با ایالات متحده پشتیبانی می کرد..
رفسنجانی با استفاده از کانالهای مختلف و هر ابزاری که در اختیار داشت برای دستیابی به توافق با ایالات متحده تلاش میکرد.
در عوض، فقدان اقدام متقابل در برابر حسن نیتهای تهران، مواضع تندروانه در ایران را تقویت میکرد تا به خارج کردن هر نوع امیدی از ریل آشتی با غرب و ایالات متحده ادامه داده شوند...
رفسنجانی تکرار کرد که استراتژی اصلی ما برای تنشزدایی با غرب نیازمند برداشتن خصومت بین تهران و واشنگتن با حرکتی تدریجی به سوی روابطی عادی است...
رفسنجانی از هر تلاشی برای متقاعد کردن شورای عالی امنیت ملی و رهبر انقلاب برای آزمایش مسیری جدید جهت تنشزدایی با آمریکا از طریق گشودن روابط اقتصادی فروگذار نمیکرد...
محمد هاشمی برادر رییسجمهور در ۱۹ شهریور ۷۲ ضمن ملاقاتی با کهل صدراعظم آلمان نامه هاشمی را تقدیم وی کرد.
در این نامه رفسنجانی پیشنهاد پایان دادن به ۲ دهه دشمنی بین ایران و غرب شامل ایران و آمریکا را داده بود...
با وجود دیدگاه بدبینانه آیت الله خامنهای نسبت به سیستم سیاسی آمریکا، رفسنجانی و خاتمی آشکارا به دنبال مصالحه با آمریکا بودند.
رفسنجانی برای رسیدن به این هدف به سختی مبارزه و تاکید کرد.»
♦️اما آنچه امروز با وجود تجربه برجام بیشتر به چشم میآید، عمق دوراندیشی نگاه اول و آشکار شدن سطحی بودن نگاه دوم است.
نگاهی که سادهلوحانه تصور میکرد با مذاکره با آمریکا میتواند از حقوق ملت ایران دفاع کند و از آمریکاییها امتیاز بگیرد، غافل از آنکه این روند منجر به از دست دادن سرمایههای کشور نیز خواهد شد و جز ضرر برای ایران نتیجهای نخواهد داشت.
در هر صورت امروز نماد این نگاه در بین ما نیست اما اثرات نگاه و تفکرات غلط او بیش از هر زمان دیگر مردم و نظام را متضرر کرده است؛ خدا از سر تقصیراتش بگذرد.
شبکه نظارت مردم بر دولت مردمی
http://eitaa.com/nezarate_mardom