به حسن و خلق و وفا کس به یار ما نرسد
ترا در این سخن انکار کار ما نرسد
اگر چه حسنفروشان به جلوه آمدهاند
کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد
به حقّ صحبت دیرین که هیچ محرم راز
به یار یکجهتِ حقگزار ما نرسد
هزار نقش برآمد ز کلک صنع و یکی
به دلپذیری نقش نگار ما نرسد
هزار نقد به بازار کاینات آرند
یکی به سکهی صاحب عیار ما نرسد
دریغِ قافلهی عمر کان چنان رفتند
که گردشان به هوای دیار ما نرسد
بسوخت حافظ و ترسم که شرح قصهی او
به سمع پادشه کامکار ما نرسد
بهترین فاتحهی سخن، در بزرگداشت این عزیز همیشگی ملت ایران و درّ یگانهی فرهنگ فارسی، سخنی بود از خود او، که این غزل را به عنوان ارادتی به خواجهی شیراز و شاعر همهی عصرها و قرنهایمان در حضور شما عزیزان - برادران و خواهران و میهمانان گرامی - خواندم و در حقیقت توصیفی برای خود حافظ شیرازی است.
بیانات رهبری در آیین گشایش کنگره جهانی حافظ
۱۳۶۷/۰۸/۲۸
#شعر
«نیما حیدری دخت»
@nh_nima_512