✨༺༽بسم الله الرحمن الرحیم༼༻✨ داستان شب گوینده:(معین الدینی) داستان امشب: ((پیرمرد فقیر)) همه دور تا دور امام حسین علیه السلام جمع شده بودند. این سؤال میکرد آن سؤال کرد امام حسین علیه السلام به سؤالها جواب داد. مرد فقیر خواست حرف دلش را بزند اما خجالت کشید و چیزی نگفت باز این سؤال کر،آن سؤال کرد. امام حسین علیه السلام به سؤالها جواب داد. مرد فقیر این بار خواست حرف دلش را بزند؛ ولی باز هم خجالت کشید و چیزی بر زبان نیاورد،باز این سؤال کرد آن سؤال کردامام حسین علیه السلام به سؤالها جواب داد. مرد فقیر این بار تصمیم گرفت هر جور شده تقاضایش را بگوید.دهان باز کرد ولی باز صورتش سرخ و سفید شد و خجالت کشید باز هم چیزی نگفت. امام حسین علیه السلام از رفتار او فهمیدکه کمک میخواهد اما خجالت میکشدآنرا بر زبان بیاورد. با مهربانی روبه او کرد و گفت: «ای برادر تقاضای خود را بنویس مرد فقیر از حرف امام حسین خوشحال شد آنوقت روی کاغذی نوشت:کسی پانصد دینار💰 از من طلب دارد و هرروز به سراغ طلبش میآید اگرمیشود با او صحبت کنید که چند روز دیگر به من مهلت بدهد تا بتوانم پولش را تهیه کنم. امام حسین علیه السلام کاغذ را از مرد فقیر گرفت و خواند بعد از جا بلند شد و به اتاق دیگر رفت وقتی برگشت با خود دو کیسه ی کوچک دینار💰💰 آورد و جلوی مرد فقیر گذاشت و گفت در هر کیسه پانصد دینار است.» مرد فقیر خیلی تعجب کرد با خودش گفت: «آیا واقعاً درست شنیدم؟ او گفت در هر کیسه پانصد دینار پس دو کیسه میشود هزار دینار نکنداشتباه شنیده ام آقا فدایت شوم من که ازشمانخواستم زحمت بکشید و بدهکاری ام را بدهید تازه من گفتم پانصددیناربدهکاری دارم ولی اینکه.. امام لبخندی زد و گفت «دوست من پانصد دیتار به طلبکارت بده و بقیه را درزندگی خودمصرف کن؛اماهیچوقت غیر از این سه شخص که نام میبرم از دیگران کمک نخواه» مرد فقیر که خیلی خوشحال بود و چشمهایش مثل دو تیله ی سبز برق میزد گفت: «پند آدم بزرگ و مهمی مثل شما خیلی ارزشمند است همیشه دوست داشتم کسی مثل شما مرا نصیحت کند. امام حسین علی السلام گفت آن سه شخص اینها هستند ۱ انسان دین دار ۲ آدم بخشنده و جوان مرد ۳ انسان پاک دل💚✨ آدمی که دین دارد دین و ایمانش باعث میشود تا آبرویت را حفظ کند. جوان مرد بخاطر جوانمردی و بخشندگی حیا میکند و خجالت میکشد نا امیدت سازد و انسان پاکدل صفا و مهربانی دلش اجازه نمی دهد تو را دست خالی رد کند.» مرد فقیر کیسه های دینار را زیر عبای کهنه اش پنهان کرد. آن وقت از جایش بلند شد. آغوش گشود و پیشانی امام حسین علیه اسلام را بوسید. بعد او را دعا کرد و گفت:(( تو خوش سخنترین و مهربان ترین‌ بنده ی خداوندی💚 خداوند تو را از ما فقیران نگیرد!)) ༺◍⃟🐰჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🐰჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄