تبلیغات قسمت دوم در واقع چند تا چیز همزمان با هم رخ داد. که خودش جای تامل داره. یک مصاحبه تلویزیونی بود با یک کارشناس اجتماعی. در خصوص تبلیغات برای فروش کالا و ایام تخفیف ها و حراج ها. روان شناس اجتماعی فرانسوی توضیح می داد که مشکل اصل تبلیغات نیست، مشکل کمیت و کیفیت تبلیغات است. اینکه ما یک لحظه هم ذهنمان نمی تواند آزاد باشد و از تلویزیون گرفته تا جای جای کوچه و خیابان چشممان مدام به تبلیغات متنوع و متعدد می خورد که امنیت فکری را از ما گرفته است. خیلی مواقع شاید ما اصلا نیاز به آن کالا در آن تاریخ نداشته باشیم اما وقتی با آب و تاب از آن جنس گفته می شود و پر تکرار در تلویزیون و در خیابان ها و ویترین مغازه ها با آن مواجه می شویم، مقاومتمان در برابرش کم می شود و این محدود کردن آزادی فردی است! حالا به علاوه کنید که خیلی از این تبلیغات صرفا برای فروش کالا است و هرگز دلشان به حال مشتری در واقع نسوخته که کاری به نفع اون انجام دهند و خیلی مواقع قیمت واقعی آن جنس بسیار پایین تر است اما یک رقم بالا تعیین می کنند، بعد یک درصد از آن کم می کنند و مشتری خیال می کند که چقدر سود خواهد کرد که در ایام تخفیف خرید کند... در حالی که خیلی مواقع جنس بی کیفیتی را دارد می خرد. اصل متن و ترجمه این گفتگوی کارشناسی را به زودی در کانال قرار می دهم. این خودش یک تلنگر شد برایم. تا شوک بعدی و اصلی ای که اتفاق افتاد... ادامه دارد... 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance