مَدان عید آن زمانی را که بر تن نو کنی جامه بوَد عید آن که دور از خود نمایی خوی حیوانی مرا امشب دلی شاد است اندر گوشه غربت که می خواهد نماید هر زمان نوعی غزلخوانی چرا خوشدل نباشد آن کسی کردند تقدیرش کتاب و درس و دانش را ز لطف حیّ سبحانی چه غم ما را که اندر بر نباشد شربت و شِکّر که کام ما بوَد شیرین همی زآیات قرآنی 📔دیوان اشعار 🌿علامه حسن زاده آملی