🍃 روایت اسیری که آخرین ضربه را به حیثیت دشمنان میهن زد و سپس شهید شد... . ح ق : «فرمانده عراقی که سعی داشت امام را مسبب همه گرفتاری‌ها و شکنجه‌های اسرا معرفی کند، با طعنه به مجروح مازندرانی گفت: «حالا خمینی کجاست که بیاد کمکت کنه؟! اینجا خمینی می‌تونه کمکت کنه یا رئیس‌ القائد صدام؟!» مجروح ایرانی که رمق در بدن نداشت، لب‌های تشنه‌اش را بهم فشرد، نم دهانش را به زور قورت داد و در جواب فرمانده عراقی گفت: جواب شما را با شعری از نهج‌البلاغه مولایم آقا امیرالمومنین علیه‌السلام می‌دهم؛ اگر از من بپرسی چگونه‌ای بر سختی روزگار، می‌گویم بسیار شکیبا و توانا هستم. دشوار است بر من که غم و اندوهی در من دیده شود تا دشمنی شاد و دوستی اندوهگین شود». فردای آن روز، نزدیک غروب، جوهره صدای مجروح مازندرانی به ته رسید و شهید شد. او تزکیه شده و تکامل یافته مکتب امام علی علیه‌السلام و پاسدار وفادار امام بود.» / حسین قدیانی ⚠️ به بپیوندید: 🚨 eitaa.com/joinchat/639434752C60c801636b کانال فاتحان قدس ☝️☝️