دیر آمدی اجل دلم از غصه آب شد کوهی زغم بروی سر من خراب شد دنیا نساخت با من دلخسته,سوختم قلبم ز خاطرات جوانی کباب شد بیمار بودم و پدرم یاوری نداشت فریادهای العطشش بی جواب شد😭 شاعر:علی اکبر نازک کار ●➼‌┅═❧═┅┅───┄