#متن_روضه
#حضرت_عباس
#تاسوعا
#محرم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
تا روی خاک پا کشیدی برادر
🔸ان شاءالله هیچوقت برادرت جلوت جون نده ها..
تا روی خاک پا کشیدی برادر
تنهایی منو دیدی برادر
با این خجالتی که تو چشاتِ
داری خجالتم میدی برادر
▪️دیدن هی پاهاشو جمع میکنه هی خودشو جمع میکنه..
دارم تمنا میکنم ، اباالفضل
چشامُ دریا میکنم ، اباالفضل
خودم میرم از زیر پایِ لشکر
دستاتُ پیدا میکنم اباالفضل
▪️چرا دستاتُ پیدا میکنم؟!
آخه این دستا قیامت سبب شفاعت امت مادرمه مادرم با این دستا کار داره ..😭
رسید بالا سرش ، شاید درست نباشه این لفظ شاید به دور از شأن امام باشه اما ببخشید دیگه واژه ای نبود این داغ آنقدر سنگینه نوشتن ابی عبدالله گریه زیاد کرد کربلا ..😭
کنار بدن قاسم جوری گریه کرد از حال رفت..
بالاسر علی اکبر بلند گریه میکرد وَ رَفَعَ الْحُسَينُ،صَوْتَهُ بِالْبُكاء..
▪️اما بالاسر عباس دیگه گریه نمی کرد داد میزد .. صَرَخ الحسین .. 😭
چی میگفت؟!..
رسیده مادرم ، تو رو خدا پاشو بریم حرم
بخاطر رباب ، بخاطر اشکای دخترم
🔸این دو تا رو من کاری ندارم ، این دو تا خیلی اذیت نمیکنه گر چه روضه ست ، اما بعدیش جا داره آدم داد بزنه بعدیشو غیرتی گوش میدی؟..
رسیده مادرم ، تورو خدا پاشو بریم حرم
بخاطر رباب ، بخاطر اشکای دخترم
پاشو یه کاری کن ببین محاصره ست حرم.. 😭
▪️ببین همه دور حسین حلقه زدن .. ببین دارن به خیمه ها نگاه بد میکنن ..😭
پاشو بریم حرم، عمویِ خیمه
نذار بریزه آبرویِ خیمه
بعد زمین خوردنِ تو یه لشکر
نگاهشون رفته به سوی خیمه
بالاسرت خیلی خرابه حالم
دارن میخندن عزیزم به نالم
داری منو تنها میذاری اما
دلت میاد اسیر بشه سه ساله م!
ببین قیامته، حرم مهیای اسارته
تنها چیکار کنم ، حرمله اینجا فکر غارته.. 😭
دارن میرن حرم ، ببین قیامته
🔹یه ساله یه عده منتظرِ امشبن ..
یه عده منتظرن شب تاسوعا برسه ..
بذار راحت بگم حتی یه عده فردا شب خیلی حال گریه ندارن ، میره تا ظهر عاشورا فردا شب سنگینیِ شب دعا و شب مناجات و شب قرآن و شب احیاست .. اما امشب شب گریه ست ..😭
سقایِ دشت کربلا اباالفضل
دستش شده از تن جدا اباالفضل
حیفم اومد، شب تاسوعا شب ساعت و زمان و خستگی نیست . حرم اباالفضل میری نگاه به ساعت میکنی مگه !! اصلاً زمانُ نمیفهمی ..
▪️رسید کنار شریعه ، دست بُرد زیر آب (خیلی این چند بیت بهت می چسبه تو رو خدا دل بده) حیفه شب تاسوعا از دستت بره ..
دریا کشید نعره ، صدا زد مرا بنوش
عباس به آب رو نزد آب رو زد به عباس ..
آب التماس میکرد یه ذره لباتُ تر کن.. 😭
دریا کشید نعره صدا زد مرا بنوش
غیرت نهیب زد که به دریا بگو خموش
وقتی که آب را به رویِ آب ریختی
آمد چو موج در جگرِ بحر خون به جوش
▪️عبارت میگه و رَمَل الماء علی الماء ..
سوال دارم ، چرا نفرموده چرا نمیگه اباالفضل العباس آبُ ریخت رو آب؟!
و رَمل الماء علی الماء یعنی آبُ آوورد بالا محکم زد رو آب به قول یه اهل دلی میگفت انگار میخواست به آب یه سیلی بزنه.. 😭
وقتی که آب را به رویِ آب ریختی
آمد چو موج در جگرِ بحر خون به جوش
گفتی به آب ، آب چه بی غیرتی برو
بی آبرو ، به ریختن آبرو مکوش
آوردمت به نزدِ دهان تا بگویمت
بشنو که العطش رسد از خیمه ها به گوش
تو موج میزنی و علی اصغر از عطش
گاهی به هوش می آید گاهی رود زِ هوش
در آب پا نهادم و بر خود زدم نهیب
گفتم بسوز از عطش و آب را منوش
بالله بود زِ رشتهی عمرم عزیزتر
این بند مشک را که گرفتم به روی دوش
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌