. گاه اینقدر در این دنیای پوچ و خالی سرگرم میشوم که دیگر جایی برای تو باقی نمیگذارم و برای دور شدنم از تو برای خودم دلیل می آورم و خودم را قانع میکنم و باز به راهم ادامه میدهم و به روی خودم هم نمی آورم  یک بار هم از خودم نمیپرسم که ای خدا تو کجای زندگی من هستی و اینقدر در این دنیا شاد و خوشحال مشغول همه چیز هستم تا اینکه در این دنیا گم میشوم و حال که گم شدم تو را به یاد می آورم و برای پیدا شدنم دستم را به سوی تو دراز میکنم تازه متوجه نبود تو در زنگی ام شدم خدای من به راستی من خودم از بیراهه ها رفتم و در این جزیره ی پر از خالی گم شدم؟ یا اینقدر به سمت گناه رفتم و تو را ندیدم  که  دلت برایم تنگ شد و مرا گم کردی که به سوی تو بیایم که دوباره دستم را به این بهانه به سویت دراز کنم و تو را بارها و بارها بخوانم  و باز تو را پیدا کنم؟ اینبار اینقدر اشک میریزم و دلم را به سمت تو و یاد تو گره میزنم که دیگر به راهی به غیر از راه تو  به راه دیگری نروم حتی یک راه کوچک ایکاش میشد آنقدر محکم این گره را به سمت تو بزنم که هیچگاه سقوط نکنم   همیشه از افتادن هایم جلوگیری کند و این گره آنقدر سست نباشد که شیطان بتواند آن را باز کند و مرا به سمت خودش و دوستانش ببرد و چه بی بهانه دلم برایت تنگ میشود با اینکه تو ازخودم به من نزدیکتری خدای من ..... کانال ندبه های دلتنگی🍂🌼 @nodbehayedeltangii