نفوس مطمئنه
#معرفی_شهید 🌷روحاني شهيد غلامرضا #زمانيان ☀️ تولد: ۵ اردیبهشت ۱۳۴۹ 🥀 شهادت: ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ 🔸 سمت:
🥀 شهید غلامرضا زمانیان 💐 غلامرضا زمانیان، فرزند محمدحسین و زهرا، در پنجم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۹ در خانواده‌ای متدین و مذهبی در روستای قوژد از توابع شهرستان گناباد به دنیا آمد. 💐 مادرش باردار نمی‌شد به مشهد مقدس رفته و به امام رضا(ع) متوسل گردید و بعد از چند وقت باردار شد و نام فرزندش را غلامرضا گذاشت. غلامرضا در کودکی به مکتب‌خانه رفت و قرآن را در یک دوره‌ی چهل‌روزه فرا گرفت. 💐 در شش سالگی به مدرسه رفت و دوران ابتدایی را در مدرسه‌ی عمار قوژد با معدل بالا گذراند. در روستا مدرسه‌ی راهنمایی وجود نداشت غلامرضا برای ادامه تحصیل به مرکز شهرستان عزیمت کرد و دوره‌ی سه ساله‌ی راهنمایی را در مدرسه‌ی باهنر(فعلی) سپری کرد. 💐 او به خاطر علاقه‌ای که به امام و روحانیون داشت به حوزه‌ی علمیه‌ی‌ امام رضا (ع) در گناباد رفت و تحصیلات حوزوی‌اش را تا پایان لمعتین ادامه داد. 💐 عصر روزهای پنجشنبه و جمعه به دیدار خانواده در روستا می‌رفت. و در اوقات فراغت در حفر چاه و کارهای کشاورزی و دامداری کمک دست پدرش بود، می‌گفت: پدر و مادر میوه‌ها بهشتی‌اند و باید قدرشان را بدانیم و احترامشان را نگه داریم. 💐 غلامرضا مردم روستا را جمع می‌کرد و دعای کمیل و ندبه را برگزار می‌کرد، می‌گفت: نیاز نیست که قرآن زیاد بخوانید، یک آیه هم بخوانید و معنایش را بفهمید ارزش زیادی دارد. 💐 او همیشه دو ساعت مانده به اذان صبح، بیدار می‌شد و نماز شب می‌خواند. استغفار می‌کرد با اینکه سیزده سال بیشتر نداشت. 💐 رفتارش با همسایه‌ها بسیار خوب بود و زمانی که گناهی از آن‌ها سر می‌زد، به طرزی آن‌ها را امر به معروف و نهی از منکر می‌کرد که ناراحت نشوند. 💐 او از لحاظ معنوی در سطح بالایی بود و به نماز یومیه، جماعت، خواندن قرآن، ذکر و یاد خدا بسیار اهمیت می‌داد و در اکثر مراسم عزاداری و روضه‌خوانی شرکت می‌کرد. 💐 ایشان در مواقع خطر همیشه پیشقدم و بسیار خونسرد بود، به خدا توکل می‌کرد، سعی می‌کرد مشکلات را با همفکری دیگران حل کند. 💐 او فردی خوش اخلاق، خوش‌برخورد، شوخ طبع، مهربان، مودب، کم حرف، مسئولیت پذیر و شجاع بود. 💐 او به بسیج، فعالیت در مسجد، پوشیدن لباس روحانیت، مبلغ دین بودن، شهدا، دین اسلام، مملکت، افراد متدین و افرادی که نمازشان را سروقت می‌خواندند و امام خمینی علاقه‌ی زیادی داشت و برای امام بسیار دعا می‌کرد. 💐 به ائمه‌ی اطهار(ع) ارادت خاصی داشت، خصوصاً امام حسین(ع) به طوری که حتی یک روز زیارت عاشورا را ترک نمی‌کرد. 💐 غلامرضا کتاب‌های معارف اسلامی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و ادبیات را مطالعه می‌کرد. از افراد ناباب، معتاد، قاچاق‌فروش، گناهکار بدش می‌آمد. با ضد انقلاب، اشرار، بی‌حجابی و بدحجابی مبارزه می‌کرد. 💐 او از اینکه برخی افراد لباس نیم‌آستین می‌پوشیدند و یا محاسنشان را می‌تراشیدند ناراحت می‌شد. و در زمان عصبانیت کظم‌غیظ می‌کرد. 💐 در دوران انقلاب همدوش پدرش، در راهپیمایی‌های مرکز شهرستان حضور داشت. در فعالیت‌های گروهی و اجتماعی و عمرانی روستا بسیار فعال بود. 💐 نسبت به فقرا دلسوز بود، به مردم روستا کمک می‌کرد. و در روستا و شهرستان به شجاعت و شهامت معروف بود. همیشه از خطر استقبال می‌کرد. 💐 غلامرضا انسانی خستگی‌ناپذیر بود، بعد از پیروزی انقلاب در پایگاه مقاومت شهید خالقی فعالیت زیادی داشت. به مسائل مربوط به مواد مخدر بسیار حساس بود و عاملان فروش و توزیع این مواد را دشمن اسلام و انقلاب می‌دانست، به همین خاطر در ایست و بازرسی‌ها، مکرر جلو کسانی که فروشندگان مواد مخدر بودند را می‌گرفت. 💐 با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، از طریق بسیج به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام شد. 💐 انگیزه‌ی او از رفتن به جبهه پیروی از فرمان رهبر، ادای وظیفه‌ی ‌شرعی، دفاع از اسلام و نوامیس و کشور اسلامی و رضای خدا بود. 💐 غلامرضا جنگ را به نفع ایران می‌دانست. می‌گفت: اگر شهید شدم باز هم پیروزم. جنگ بر ما تحمیل شده است و فرمان امام را باید اطاعت کرد.» 💐 او در کارهای جمعی به صورت فعالانه عمل می‌کرد، و در جبهه به تقسیم کار مقید بود، و اجازه نمی‌داد که کسی کار فرد دیگری را انجام دهد. 💐 خواهرش می‌گوید: «او فقط یکبار در طول زندگی کوتاهش به حرف پدر و مادرم گوش نداد، زمانی که آن‌ها اجازه نمی دادند به جبهه برود و او بدون خداحافظی راهی جبهه شد. 💐 او در عملیات خیبر و بدر حماسه‌ها آفرید، غلامرضا در محاصره‌ی خرمشهر فرمانده بود که بر اثر اصابت ترکش به سینه‌اش مجروح شد. ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️