6⃣ یکی دیگر از نمونه‌های اقدامات حسن لاهوتی، فشارهای او بر مسئولان ارشد نظام برای تغییر نیروهای حزب‌اللهی بود. آیت‌الله مهدوی کنی، سرپرست کمیته‌های انقلاب و وزیر کشور وقت، درباره‌ی درگیری‌های شیخ حسن لاهوتی و شهیدعلی انصاری، استاندار وقت گیلان می‌گوید: « بر سر مسائل کمیته‌ میان من و آقای لاهوتی اختلافات زیادی پیش آمد؛ به خصوص در مورد کمیته‌ی گیشا که ایشان در آن حضور داشت. یک بار به خاطر مسئله‌ای بیشتر از نیم ساعت میان من و ایشان مشاجره‌ی لفظی رخ داد. ایشان به جایی دستور حمله می‌داد، اما من جلوگیری می‌کردم و با پاسگاهی که در گیشا بود، مخالفت می‌کردم. در مورد استاندار گیلان مرحوم شهید انصاری که جوانی انقلابی و مؤمن و خدمتگزار بود و مجاهدین خلق و کمونیست‌ها [که در آن ایام در جو چپ‌زده‌ی گیلان امکان مانور فراوانی داشتند] و وجود چنین استاندار خدوم و حزب‌اللهی را تحمل نمی‌کردند، همواره با من بگو مگو و مشاجره داشت. بنابراین آقای لاهوتی را پل پیروزی خود قرار داده بودند و از طریق ایشان می‌خواستند این مانع را از سر راه خود بردارند. آقای لاهوتی آن موقع خیلی به حاج احمدآقا نزدیک بود و مکرر به من می‌گفت این استاندار را بردار. من می‌گفتم عیب این استاندار چیست؟ شما اگر خیانتی، بی‌لیاقتی‌ای در مدیریت ایشان دیدید، من بررسی می‌کنم. اما همین طور بگویید بردار که نمی‌شود! حاج احمدآقا مکرر به من تلفن می‌زد و می‌گفت حالا به خاطر آقای لاهوتی او را بردار. می‌گفتم با ایشان دوست هستم، اما به خاطر دوستی کاری را انجام نمی‌دهم. یک بار هم به حاج احمدآقا گفتم درست است شما فرزند امامی، ولی ما انقلاب کردیم که ضوابط را بر روابط حاکم کنیم. من نماینده‌ی دولتم و بر خلاف ضوابط، کاری انجام نمی‌دهم.... در هر حال او را برنداشتم تا ایشان [علی انصاری،‌ استاندار گیلان] به دست‌ همان منافقان شهید شد.» @nofoz_shenasi