🔴امیرکبیر بدون تحریف! (بازخواني داستانهایی واقعی از امير کبیر واقعی) 🔻قسمت دوم 🔸آن روز، مردمی كه از تكیه«منوچهر خانی» تهران می‌گذشتند، با منظره‌ای رو برو شدند كه سخت آنان را به وحشت انداخت. یكی از غلامان سفارت روسیه تزاری، در حالی كه به شدّت مست بود، قمه‌ای را در دست گرفته، عربده می‌كشید و دشنامهای زشت می‌داد. مردم كه جرأت نزدیك شدن به او را نداشتند، از فاصله دور، با شگفتی وی را تماشا می‌كردند. دو مرد سالخورده، در آن میان با همدیگر حرف می‌زدند. یكی از آنها به دیگری گفت: مثل این كه باز هم این منظره‌ها تكرار می‌شود؟! خیلی عجیب است، از زمان روی كار آمدن امیركبیر و منع استعمال مسكرات، كسی جرأت آن را نداشت كه به این كارها دست بزند. 🔸امیر نظام، نه تنها قمه كشی و قداره بندی را قدغن كرده است، بلكه از ایستادن مردم بیكاره و هرزه، در سر گذرها جلوگیری می‌كند. من نمی‌دانم این مرد چگونه جرأت كرده به چنین كاری دست بزند! مرد جوانی كه به حرفهای آنها گوش می‌داد، خود را داخل صحبت آنها كرد و گفت: مگر این مرد قداره كش را نمی‌شناسید؟ (ادامه را دنبال کنید) 💡کانال جامع نفوذشناسی_تبیین: 🆔@nofoz_shenasi👈عضو شوید