🔴امیرکبیر بدون تحریف! (بازخواني داستانهایی واقعی از امير کبیر واقعی) 🔻قسمت سوم 🔸امیر نظام، نه تنها قمه كشی و قداره بندی را قدغن كرده است، بلكه از ایستادن مردم بیكاره و هرزه، در سر گذرها جلوگیری می‌كند. من نمی‌دانم این مرد چگونه جرأت كرده به چنین كاری دست بزند! مرد جوانی كه به حرفهای آنها گوش می‌داد، خود را داخل صحبت آنها كرد و گفت: مگر این مرد قداره كش را نمی‌شناسید؟ 🔻او یكی از غلامان سفارت روسیه است و به پشتیبانی آنهاست كه به این اعمال زشت دست زده است. مرد سالخورده گفت: پس در این صورت، باز هم زن و بچه‌های ما جرأت ندارند از خانه خارج شوند. گوش كنید، چه كلمات زشتی را بر زبان می‌راند و چگونه كاسبهای محلّه را تهدید می‌كند! 🔻در این موقع، قصّاب جوانی كه در آستانه در مغازه خود ایستاده بود، از شنیدن آن فحشهای ناموسی، چنان خشمگین شد كه چند قدمی. جلو گذارد و خطاب به مرد مست گفت: خجالت بكش! این قدر به نوامیس مردم توهین نكن! 🔻مرد مست كه منتظر چنان عكس‌العملی بود، عربده‌ای كشید و گفت: تو اگر ناموس داری و نمی‌ترسی، جلوتر بیا تا حقّت را كف دستت بگذارم. من می‌خواهم ثابت كنم كه هیچ كس شهامت آن را ندارد جلوی من بایستد! این سخن بر خشم قصاب جوان افزود. باز هم جلوتر رفت تا قمه را از دست مرد بگیرد. چند تن از اهالی محلّ فریاد زدند: احمد آقا! جلو نرو تو وسیله دفاع نداری! (ادامه را دنبال کنید) 💡کانال جامع نفوذشناسی_تبیین: 🆔@nofoz_shenasi👈عضو شوید