📙ماجرای کابوس کلّه 🔷قسمت چهارم- بخش 2 - عجب! " آره دیگه داشتم میرفتم نماز که سلوکی رو توی آبدارخونه دیدم سلوکی ؟! همون کارگره که تازه توی بخش خدمات استخدام شده هندونه قاچ کرده بود بفرما زد منم دیگه روم نشد دستشو رد کنم از طرفی ترسیدم ،نخورم، هندونه حروم بشه پای حق الهندونه بیاد وسط - حق الهندونه دیگه چیه؟! - یه چیزی توی مایه های همون حق النّاسه حقیه که با نخوردن هندونه به گردنت می افته!!! تو باز افتادی به پرت و پلا گویی؟ من رفتم... فعلاً خداحافظ. ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ @nogolane_faatemi ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝ نوگلان فاطمی