گل های گلدون من دیگه بویی نداره
چشمای ام البنین دیگه سویی نداره
از غم ابروی تو دلم شکسته مادر
شد سکینه جای تو عصای دست مادر
ماه من خالیه جات تو شب های مدینه
میچکه فراق تو با اشکای سکینه
هی میگه مادر بدون عموم توی بهشته
هر چی منتظر شدم به خیمه بر نگشته
نوحه ی دست تو روی لباشه
مرهم قلب من اشک چشاشه
از تموم حاصلم یه مشک پاره دیدم
نور به قبرت بباره که کردی روسفیدم
آبرو دادی به آب با این کاری که کردی
زنده کردی قصه ی وفا و عشق و مردی
تا قیامت مادرا تویی لالایی هاشون
قصه ی تو رو میگن برای بچه هاشون
تا ابد اسم تو زنده می مونه
دست تو تا ابد روضه میخونه
در کنار علقمه به آرزوت رسیدی
در حضور فاطمه ز خاکش بوسه چیدی
وقتی که روی سرت عمود آهنین بود
فاطمه گریه کنِ گل ام البنین بود
آسمون پُر میشد از نوای ای برادر
کن نظر که مادرت به من فرموده مادر
شبنم اشک تو چشم ربابه
از غم مشک تو دیده پر آبه
#نوحه #حضرت_ام_البنین #حاج_محمود_کریمی
@nohematn