دوباره زبون می گیره از کینه ی این زمونه
بین سینه غصه اش و جز خدا مگه کی می دونه
درداش بیشماره دل زارش بی قراره
شده تازه براش غصه ی دیرینه دوباره
یاد تن بی سر و مادر و کوچه هاست
یاد آتیش در و حیدر و کربلاست
حرمتش و مثل حیدر توی کوچه ها شکوندن
بدنشو پا برهنه سواره ها می کشوندن
با موی سپیده غم دیده تو دل شب
تا زمین می خوره میگه امون از دل زینب
یاد یه سه ساله دختره مدام جلو چشماش
پاهای پر آبله اش هی گله اش خار پاش
#امام_جعفر_صادق #امام_صادق #کربلایی_حسین_عینی_فرد
@nohematn