❤️
#دستچین |
کاروان دلهای پیاده
🔎 از شما خواسته بودیم در اینترنت و منابع معتبر بگردید و از میان روایتها و خاطرات زائران سفر اربعین، یکی را که بیشتر به جانت نشسته و فکر میکنید این همان است که از قاب دوربینها، دور مانده است، انتخاب کنید و با دوستان خودتان در بخش دستچین به اشتراک بگذارید.
💌 زینب سادات تهامی
بعد از ساعتها پیاده روی در طریق نجف_کربلا رسیدیم به موكب نائب الشهيد، غرفه ای بود که کارت نائب الشهيد صادر میکردن دلم خواست برم و بگم یه کارت به نیابت از شهید علی خلیلی بهم بدید یکدفعه دیدم که همان وسط راه دارن کارت پخش میکنن. با خودم گفتم خدایا یعنی میشه کارت شهید خلیلی رو به من بدن؟ همون جا بودم که به حاج خانمی صدام کرد و گفت: دخترم بیا اینو بگیر بزن به لباست اول میخواستم نگیرم اما گرفتم کارت رو برگردوندم تا اسم شهید رو ببینم.... باورم نمیشد روی کارت نوشته بود شهید علی خلیلی
و اینجا بود که به باور همیشگیم که شهدا زنده هستن بیش از گذشته ایمان آوردم و این کرامت رو از شهید خلیلی دیدم ولی با این کرامتشون باعث شدن تمام راه و حرم .... ویژه یادشون باشم و به نیابت ازشون دعا بخونم ان شاء الله همیشه کنارمون باشن و به یادشون باشیم.
💌 یااباعبدلله
همسر شهید مهدی نوروزی در مورد توصیه های شهید نسبت به شرکت در پیاده روی اربعین میگوید آقا مهدی همیشه به بنده می گفت که سفر زیارتی امام حسین (ع) را هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی ترک نکن حتی اگر شده سالی یک مرتبه آن هم در موقع اربعین شهادت امام حسین (ع) خود را به کربلا برسان حتی اگر شده فرش خانه ات را بفروش و مقدمات سفر کربلا را مهیا کن و این سفر را ترک نکن و این شاخص ترین سخنی بود که آقا مهدی درباره سفر اربعین به بنده می گفت.
خاطره شیرینی که از آخرین سفر مشترک مان به کربلا در پیادهروی اربعین در یادم مانده است این است که در بخشی از راه باران شروع به باریدن کرد فرزندمان هم در همان زمان گریه میکرد و غذا میخواست در آن زمان آقا مهدی پتو بالای سرم گرفت که باران روی سرم نریزد و گفت شما اینجا بنشین و به بچه غذا بده. من همانجا نشستم و به آقا هادی غذا دادم.
😍 تصاویری که میبینید منتخبی از کارهایی است که دوستانتان در
#نرمافزار_موبایلی نو+جوان به اشتراک گذاشتهاند.
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱
@Nojavan_Khamenei