«من بر فطرت توحید تولد یافته ام و در ایمان از همه پیش قدم تر بوده ام».
ابن ابى الحدید معتزلى ـ از بزرگان اهل سنت ـ دلایل زیادى بر اینکه اول کسى که به پیامبر ایمان آورد، امام على (علیه السلام) است اقامه مى کند و اشکالاتى را که به این ادعا وارد کرده اند جواب مى دهد.[8]
ب: ایمان امام (علیه السلام) توأم با یقین بود
حضرت مى فرمایند: *وَ إِنِّي لَعَلَى يَقِينٍ مِنْ رَبِّي وَ غَيْرِ شُبْهَةٍ مِنْ دِينِي.* [9]
«من به پروردگار خویش یقین دارم و در دین و آیین خود گرفتار شک و تردید نیستم!».
و یا فرموده است: *مَا شَكَكْتُ فِي الْحَقِّ مُذْ أُرِيتُهُ.* [10]
«من از زمانى که حق را یافته ام، در آن تردید نکرده ام».
*3- امام علی (علیه السلام) معیار هدایت و راه نجات است.*
امامى که با حق است و حق هم با اوست: *عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ.* [11] کسى که قرآن ناطق است.
پس چراغ هدایت و راه نجات نیز هست.
مى فرماید: *إِنَّمَا مَثَلِي بَيْنَكُمْ كَمَثَلِ السِّرَاجِ فِي الظُّلْمَةِ يَسْتَضِيءُ بِهِ مَنْ وَلَجَهَا.* [12]
«من در میان شما همچون چراغى در تاریکى هستم؛ هر کس به سوى آن چراغ روى آورد و در کنارش بنشیند از نورش بهره مند مى گردد».
*امام علی (علیه السلام)* چراغ هدایتى است که هیچ گاه کسى را گمراه نمى کند.
*لَا ضَلَلْتُ وَ لَا ضُلَّ بِي.* [13]
«هرگز گمراه نبوده ام و هرگز کسى به وسیله من گمراه نشد».
*4- امام علی (علیه السلام) مطیع خدا و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) بود.*
یکى از ویژگى هاى *امامان (علیهم السلام)* اطاعت از پروردگار متعال است و *امام على (علیه السلام)* نیز در این ویژگى سرآمد مى باشد. حضرت مى فرمایند:
*أَنِّي لَمْ أَرُدَّ عَلَى اللَّهِ وَ لَا عَلَى رَسُولِهِ سَاعَةً قَطُّ وَ لَقَدْ وَاسَيْتُهُ بِنَفْسِي.* [14]
«من حتى یک لحظه به معارضه با (احکام و دستورات) خدا و *پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)* برنخاسته ام».
آرى، ایشان خود را در مقابل *پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم)* مطیع محض مى دانست. چنانکه به مناسبتى کسى به ایشان عرض کرد: *يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَ فَنَبِيٌّ أَنْتَ؟ فَقَالَ: وَيْلَكَ إِنَّمَا أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله وسلم).* [15]
«اى امیرمومنان پس تو پیامبر هستى؟ فرمود: واى بر تو! من بنده اى از بندگان پیامبر اکرم (محمد ص) هستم!».
*5- موقعیت علمى (امام علیه السلام)*
الف: از محضر پیامبر کمال استفاده را برد.
حضرت که از طفولیت تا واپسین لحظات عمر *پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)* ملازم ایشان بود، بیشترین بهره علمى را از مکتب عالى نبوّت برد. *امام (علیه السلام)* مى فرمایند: *لَيْسَ كُلُّ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) يَسْأَلُهُ وَ يَسْتَفْهِمُهُ حَتَّى إِنْ كَانُوا لَيُحِبُّونَ أَنْ يَجِيءَ الْأَعْرَابِيُّ أَوِ الطَّارِي فَيَسْأَلَهُ ص حَتَّى يَسْمَعُوا كَلَامَهُ وَ كَانَ لَا يَمُرُّ بِي مِنْ ذَلِكَ شَيْءٌ إِلَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ وَ حَفِظْتُهُ فَهَذِهِ.* [16]
«این طور نبوده که همه اصحاب *پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)* از او پرسش کنند و استفهام نمایند؛ عده اى دوست داشتند اعرابى یا سائلى بیاید و از آن حضرت چیزى بپرسد و آنها پاسخ آن را بشنوند و بهره بگیرند. اما من هر چه از خاطرم مى گذشت از او مى پرسیدم و حفظ مى نمودم».
ابن ابى الحدید در شرح این فراز از بیانات امام مى نویسد:
*وَ اعْلَم أَنَّ أَمِيرَ المُؤْمِنِينَ (علیه السلام) کَانَ مَخْصُوصاً مِنْ دُونِ الصَّحَابَةِ رِضْوَانُ اللهِ عَلَيْهِمْ بِخَلَوَاتٍ کَانَ يَخلُو بِهَا مَعَ رَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و آله وسلم) .....* [17]
«بدان که *امیرمؤمنان علی (علیه السلام)* نسبت به *پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)* ویژگى هایى داشت که دیگر صحابه آن ویژگى ها را نداشتند: او با *پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)* انس و خلوتى داشت که هیچ کس نمى دانست در آن لحظات بین آن دو چه مى گذرد. از معانى قرآن و کلام پیامبر بسیار از حضرتش مى پرسید، اگر او سوال نمى کرد، پیامبر خود او را تعلیم مى داد و آگاه مى ساخت؛ در حالى که هیچ کدام از صحابه *پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)* چنین نبودند. آنان چند گروه بودند:
1ـ گروهى که خود از *پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)* سوال نمى کردند، ولى دوست داشتند کسى بیاید از *پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)* چیزى بپرسد تا آنها نیز بشنوند و بهره ببرند.
2ـ گروهى از فهم ناچیزى برخوردار بودند و در بحث و کسب علم همتى کم داشتند.
(ص دو)