از آداب قرائت، كه
موجب تأثير در نفس نيز هست
و سزاوار است كه شخص قاري مواظبت آن كند، ترتيل در قرائت است
و آن، به طوري كه در حديث است، عبارت است از حد توسط بين سرعت در آن و تأني و فتور مفرط كه كلمات از هم متفرق و منتشر گردد. گويد پرسيدم از حضرت صادق سلام الله عليه از قول خداي تعالي كه می فرمايد:
"و رتّل القرآن ترتيلاً"(مزمل، 4) فرمود
يعني اظهار كن آنرا اظهار كاملي و سرعت مكن در آن چنانچه در شعر سرعت می كني و متفرق مكن اجزاي آنرا چون ريگهاي متفرق كه اجزايش با هم ملتئم نشود،
ليكن قرائت كنيد كه تأثير در قلوب كند
و دل هاي سخت شما را به فزع آورد
و همّ شما آخر سوره نباشد
يعني مقصود شما آن نباشد كه ق
رآن را در چند روز ختم كنيد
و يا اين سوره را به زودي ختم نموده
و به آخر برسانيد.
پس انسان كه می خواهد
كلام خدا را قرائت كند و به آيات الهيه قلب قاسي خود را مداوا كند
و با كلام جامع الهي شفاي امراض قلبيه خود را بگيرد
و با نور هدايت اين مصباح منير غيبي
و اين نور را دريابد،
بايد اسباب ظاهريه و باطنيه آن را فراهم كند
و آداب صوريه و معنويه آن را فراهم كند،
نه مثل آن كه اگر گاهگاهي هم تلاوت قرآن كنيم،
علاوه بر آن كه از معاني و مقاصد آن و اوامر و نواهي و وعظ و زجر آن به كلي غافليم
، و گويي آياتي كه در آن ذكر اوصاف جهنم و عذاب اليم آن يا بهشت و كيفيات نعيم آن گرديده به ما ربطي ندارد
و نعوذ بالله در خواندن كتاب قصه
حضور قلب ما بيشتر و حواس ما جمعتر است
از كتاب كريم خداوند
.چهل حديث، ص 504 و505