مي روم ، اما نمي پرسم ز خويش ره كجا؟ منزل كجا؟ مقصود چيست؟ بوسه مي بخشم ، ولي خود غافلم كاين دل ديوانه ، را معبود كيست؟ آه ، آري ، اين منم ، اما چه سود " او" كه در من بود ، ديگر نيست، نيست مي خروشم زير لب ، ديوانه وار "او" كه در من بود ، آخر كيست؟ كيست؟