هدایت شده از  ایده های بانوان
🚷⛔️ ۳سالی‌بودازدواج‌کرده‌بودم‌زندگی‌عاشقانه‌وخوبی داشتیم‌شوهرم‌هرروزصبح‌ساعت۸برای‌رفتن‌به‌سر کاراماده میشدومنم‌بدرقه‌اش‌میکردم،چون‌تنهابودم کارزیادی‌هم‌توی‌خونه‌نداشتم‌تا‌ساعت۱۰میخوابیدم ، چندروزی‌بودحین‌خواب‌وبیداری‌احساس‌کردم کسی‌توی‌خونه‌هست‌وصدای‌پامیشنیدم‌ولی‌باتصور اینکه‌خونه‌اپارتمانی‌هست‌وممکنه‌صدای‌پاازطبقه بالاباشه‌خودمودلداری‌میدادم‌واهمیتی‌نمیدادم،اما کم‌کم‌اتفاقهای‌وحشتناکی‌داشت‌توی‌خونه‌رخ‌میداد😭باشوهرم‌که‌صحبت‌کردم‌حرفهای‌منوجدی‌ نگرفت‌وگفت‌احتمالاخیالاتی‌شدم‌تااینکه‌یک‌روزکه توی‌خونه‌تنهابودم‌یکدفعه دیدم....😭😰😱🚷ادامه👇 https://eitaa.com/joinchat/2876571763C8f43f0e9de کپی حرام ❌