بسمالله الرحمن الرحیم
در حديث مشهور است كه: قلب المؤمن عرش الرّحمن. [1] و در حديث قدسى معروف است: لا يسعني أرضي و لا سمائي، و لكن يسعني قلب عبدي المؤمن. [1] دل مؤمن عرش و سرير سلطنت حق و منزلگاه آن ذات مقدس، و صاحب دل ذات مقدس است. توجه به غير حق تعالى خيانت به حق است، و حبّ به غير ذات مقدس و خاصان او، كه حبّ اوست، خيانت است در مشرب عرفان. و ولايت اهل بيت عصمت، و طهارت و دوستى خاندان رسالت، عليهم السلام، و عرفان مقام مقدس آنها، امانت حق است، چنانچه در احاديث شريفه كثيره «امانت» را در آيه تفسير فرمودهاند به ولايت امير المؤمنين [2]، عليه السلام. و چنانچه غصب ولايت و سلطنت آن حضرت خيانت به امانت است، ترك تبعيت آن بزرگوار از مراتب خيانت است. و در احاديث شريفه وارد است كه شيعه كسى است كه تبعيت كامل كند، و الا مجرد دعوى تشيع بدون تبعيت تشيع نخواهد بود. [3] بسيارى از خيالات از قبيل اشتهاى كاذب است! به مجرد آنكه در قلب خود دوستى از حضرت امير، عليه السلام، و اولاد طاهرينش ديديم، مغرور به اين دوستى مىشويم و گمان مىكنيم با ترك تبعيت اين دوستى محفوظ مىماند. چه اطمينان است كه اگر انسان مراقبت نكرد و آثار دوستى را ترك كرد، اين دوستى باقى بماند؟ ممكن است در آن فشارهاى سكرات كه از براى غير مؤمنين و مخلصين مىباشد انسان از دهشت و وحشت، على بن ابى طالب، عليه السلام، را فراموش كند. در حديث است كه يك طايفه از اهل معصيت در جهنم معذباند، و اسم رسول اكرم، صلّى اللّه عليه و آله، را فراموش كنند، تا بعد از آنكه مدت عذاب سرآيد و از قذرات گناه تطهير و تخليص شوند، اسم مبارك آن حضرت به يادشان آيد به آنها القا شود، پس فرياد آنها به وا محمّدا! صلّى اللّه عليه و آله، بلند شود و مورد رحمت شوند. [2] ما گمان مىكنيم واقعه موت و سكرات آن شبيه به اوضاع اين عالم است.
عزيزم، تو با يك مرض جزئى تمام علوماتت را فراموش مىكنى، پس چه مىشود با آن سختيها و فشارها و مصيبتها و وحشتها؟ اگر انسان دوستى كرد و به لوازم دوستى رفتار كرد و متذكر محبوب بود و از او تبعيت كرد، البته آن دوستى با ولىّ مطلق و محبوب مطلق حقّ مورد نظر حق و محبوب حق است،...
نام کتاب : شرح چهل حديث(اربعين حديث) نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : ۴۸۰