زیبا ترین خاطره من از زیارت امام رضا علیه السلام
زمانی بود که خواهر کوچیکترم اولین سفرش به حرم مطهربود که برای زیارت میرفت. و کلی ذوق زیارت آقا امام رضا رو داشت.
من و خواهر بزرگترم به همراه خواهر کوچیکتر کاروانی به حرم امام رضا رفتیم.
زمانی که به مهمانسرا رسیدیم ، هنوز ساک و چمدانهای خود را پایین نگذاشته بودیم که ۲ تا از خادمان امام رضا در زدند و به ما فیش ناهار در مهمان خانه حضرت دادند.
من و خواهر بزرگم این همه سال رفتیم سعادت نداشتیم که مهمان خانه حضرت دعوت بشیم. انقدر خوشحال شدیم.
قربون امام رضا ، تازه از مسیر طولانی امده بودیم ، امام رئوف خیلی خوب استقبال ما آمدند خواهر کوچیکم همون سفر اول مهمان آقا شد.
برا اولین نماز ظهر در صحن انقلاب حاضر شدیم.
تازه خواهرم چشمش به گنبد طلای آقا جان افتاده بود.
ما دقیقا روبروی پنجره فولاد رو فرشها نشسته بودیم منتظر نماز جماعت بودیم.
ناگهان کبوتری که بالای گنبد صحن آقا امام رضا بود مستقیم پر زد و بغل خواهر کوچیکم نشست. 😢
واقعا استقبال و پذیدایی آقا امام رضا رو به چشم خود دیدیم که چه خوب از خواهر کوچیکم پذیرایی کرد. قربون آقا بشم.
همه زائرا تعجب کرده بودند. بعضی ها میگفتند شما کبوتر رو گرفتید؟
بعضی ها هم میگفتند میشه به ما هم کبوتر بدید تبرک گنبد آقاست .
ما خودمون خیلی متعجب شدیم.
واقعا این سفر زیباترین خاطره در طول کل سفرهایی بود که رفته بودم