✅شایعه شهادت هانی در شهر کوفه پیچید، جنگجویان قبیله مذحج به فرماندهی عمرو بن حجّاج، قصر عبیدالله را به محاصره در آوردند.
عبیدالله بن زیاد که وحشت کرده بود، به شریح قاضی گفت :
«برو و هانی بن عروه را ببین و بعد بر بام قصر برو و خبر سلامتی هانی را به آنها بده.»
شریخ نزد هانی آمد، هانی وقتی چشمش به شریح افتاد گفت :
«می بینی که با من چه کرد؟»
شریح گفت:
«تو که زنده ای!»
هانی گفت :
«با این وضع زنده ام! به قوم من بگو اگر بروند مرا می کشد.»
شریح قاضی به مردم که قصر را محاصره کرده بودند، گفت :
«این حماقت چیست؟ مرد زنده است و با امیر گفتگو می کند.»
مردم هم که این سخن را از قاضیِ بزرگ کوفه، شریح شنیدند، پراکنده شدند.
📚منبع:
منتهی الآمال محدث قمی، ج۱، ص۵۷۹
@nooralzahra5